۱۳۹۲ آبان ۲۸, سه‌شنبه

مصاحبه شفقان با آذر منصوری (( نابرابری ها در ساختار حقیقی و حقوقی از موانع اصلی کاهش فعالیت زنان است))

حضرت زینب(س) نقش متفاوتی نسبت به زنان عصر خود به تصویر کشید و تاثیر بسزایی بر جامعه خود داشت که این نشان از بلوغ فکری، رشد سیاسی و تأثیرگذاری ایشان بود، اما نکته قابل توجه این است که چرا امروز زنان مسلمان با وجود الگویی کامل نظیر حضرت زینب(س) نتوانستند نقش تعیین‌کننده‌ای در تصمیم‌گیری و تصمیم‌سازی جامعه خود داشته باشند. خبرنگار شفقنا(پایگاه بین‌المللی همکاری‌های خبری شیعه)، در گفت‌وگویی با آذر منصوری، فعال امور زنان به بررسی موانع و مشکلات حضور زنان در عرصه‌ اجتماع و همچنین شخصیت شناسی حضرت زینب(س) پرداخته است. آذر منصوری معتقد است: شخصیت حضرت زینب(س) باید به درستی شناخته شود و ایشان را به عنوان الگوی قابل دسترس برای دختران و جامعه زنانمان مطرح کنیم که در غیر این صورت ایشان فقط به عنوان شخصی مطرح می‌شود که به هیچ وجه دست یافتنی نیست. قرآن غنی ترین منبع برای پی بردن به ضرورت حضور زنان در اجتماع است عضو سابق هیأت نظارت سازمان‌های غیر دولتی به تاکید اسلام بر یکی بودن زن و مرد در عرصه‌‌های اجتماع اشاره و اظهار کرد: ما باید به چند نکته توجه داشته باشیم اول اینکه منابعی که در خصوص مشارکت اجتماعی و سیاسی زنان در اختیار ماست تا چه حد قابل استناد هستند و ما چقدر می‌توانیم در تحلیل‌ها و برداشت‌هایمان به این منابع استناد کنیم. در حقیقت قرآن اصلی‌ترین و غنی‌ترین منبعی است که در اختیار ماست برای اینکه به رویکرد دین اسلام نسبت به حضور و مسوولیت پذیری زن پی ببریم و شناخت پیدا کنیم. خداوند در قرآن کریم بر لفظ انسان به صراحت گفته است " لَّيْسَ لِلْإِنسَانِ إِلَّا مَا سَعَى هیچ چیز برای انسان نیست جز تلاش و کوششی که می‌کند" یا زمانی که درخصوص تعین میزان تقوی می‌گوید "إِنَّ أَكرَمَكُم عِندَ اللَّهِ أَتقاكُم" اینها تماماً استناد قرآن به ماهیت انسان است فارغ از اینکه او زن یا مرد باشد، اما ممکن برداشت‌هایی از همین کتاب دینی ما مسلمانان شود که این برداشت‌ها به نوعی تفسیر شود به اینکه دین اسلام اساساً رویکردش این است که زن باید خانه نشین باشد و هیچ نقش و مسوولیتی در جامعه و سیاست نداشته باشد در واقع همان تعبیر جنس دوم که امروز فعالان زنان هم مطرح می‌کنند، به میان می‌آید. بدین معنا که زن یک موجود جنس دومی است بدون اینکه مسوولیتی در قبال خودش و جامعه‌اش داشته باشد و از سوی دیگر مردم جنس اول است، او تعیین می‌کند و همه مسوولیت‌ها با اوست و زن فقط آفریده شده که فرامین مرد را اجرا کند. این تفسیر و تعبیرها از دین اسلام متحجرانه است و همین تعبیرها موقعیت ها را در اختیار بسیاری از افراطیون قرار می‌دهد تا برای حضور زن در اجتماع و در عرصه سیاست و جامعه محدودیت‌هایی را ایجاد کنند. روش پیامبر کاملاً انقلابی گرایانه و دارای اصلاح رویکردی بوده است او ادامه داد: نباید فراموش کنیم دوره‌ای که اسلام ظهور کرد چه دوره‌ای بود و زن در آن مقطع چه جایگاهی داشت، در آن زمان بسیاری از افراد داشتن دختر را ننگ می‌دانستند و آن‌ها را زنده به گور می‌کردند از این رو خداوند در سال اول هجرت اولین آیه‌ای که در این ارتباط نازل می‌کند آیه اعتراض به بندگان و مومنین است که "به کدامین گناه شما آنها را کشتید و این عذاب عذاب دردناکی است و باید پاسخ داده شود." در آیات دیگر خداوند باز آنجا که بحث مسوولیت پذیری انسان را مطرح می‌کند می‌فرماید: "المؤمنين و المومنات و القانتين و القانتات" تماماً زن و مرد را در کنار یکدیگر قرار می‌دهد و در همین راستا روش پیامبر برای زدودن غبارهایی که در عصر خودش بوده یک روش کاملاً انقلابی گرایانه و دارای اصلاح رویکردی بوده است و در واقع پیامبر با الهامی که از طریق وحی به او می‌شد به نوعی نگاه خداوند را بیان می‌کرد. تنها تفاوت میان زن و مرد، موقعیت فیزیولوژیک زن است او با توجه به آیات و روایات متعدد هیچ تفاوتی میان زن و مرد قائل ندانست و افزود: آیات متعددی را می‌توان مورد استناد قرار داد که هیچ تفکیک و تفاوتی میان زن و مردم نیست بلکه تنها تفاوت موجود، موقعیت فیزیولوژیک زن است که به هر حال نقش مادر بودن و تولید را برای نسل‌های آینده برعهده دارد در واقع هیچ تفکیکی میان زن و مرد در قرآن نمی‌بینیم و تمام بحث‌هایی که امروزه مطرح می‌شود بیشتر به احادیث و روایاتی استناد می‌شود که شاید بخش عمده‌ای از آنها هیچ منبع موثقی ندارد و ضروری است حدیث شناسان باید به این موضوع بپردازند. منصوری بسیاری از تعابیر منفی در مورد زنان را ناشی از دخل و تصرف در منابع موجود عنوان کرد و گفت: بسیاری از افراد به نهج البلاغه استناد می کنند که در آنجا حضرت علی(ع) زن را به "کژدم" تشبیه کرده است. در واقع این نوع برداشت به دلیل دخل و تصرف‌هایی است که در نهج البلاغه صورت گرفته است. این نگاه و تعبیر منفی از نهج البلاغه متأثر از نگاه سیدرضی است او کسی است که این مطالب را جمع‌بندی کرده و به این شکل درآورده است او دارای شخصیتی زن ستیز بوده به همین دلیل چنین برداشتی را از نهج البلاغه داشته است. پیامبر(ص)، حضرت علی(ع) و امامان دیگر برای وجود زن ارزش بسیاری قائل بودند او برای پی بردن به مقام والای زنان، نوع نگاه پیامبر و امامان نسبت به زن را مورد اشاره قرار داد و تصریح کرد: قرآن و نهج البلاغه به عنوان اصلی‌ترین منابعی است که می‌توانیم به آنها استناد کنیم، استناد بعدی که نشان می‌دهد زنان از ارزش بسیاری برخوردار هستند، رفتار پیامبر و حضرت علی(ص) و امامان دیگر نسبت به زن است. حضرت محمد(ص) را به دلیل نداشتن پسر، ابتر می‌نامیدند و زمانی که خداوند فاطمه(س) را به ایشان داد آیه معروف کوثر اعطا می‌شود که بحث آن روشن و مشخص است، اما در این میان نکته قابل توجه این است که حضرت محمد(ص) با وجود جاهلیت عرب و با توجه به جایگاه زن در آن مقطع خاص می‌فرماید: "هر کس فاطمه را خشمگین کند من را خشمگین کرده و هر کس فاطمه را خشنود کند مرا خشنود کرده است" پیامبر چنین جایگاه والایی را برای حضرت فاطمه(س) قرار می‌دهد و تلاش می‌کند که ایشان قرآن و تفاسیر آن را بیاموزد و حضرت فاطمه (س) به منبع غنی از آموزه‌های اسلامی و دینی شود همچنین در آن زمان که خداوند حضرت زینب(س) را به حضرت علی(ع) و حضرت فاطمه(س) می بخشد، آنقدر به دنیا آمدن ایشان برای حضرت محمد(ص) مهم بوده که نام زینب را خود حضرت محمد(ص) بر او می‌گذارد. همه اینها نکاتی است که باید دقیقاً بررسی، موشکافی و شناسایی شود. محدود کردن زنان برگرفته از یک نگاه کاملاً ظاهری به دین است این فعال امور زنان محدود کردن حضور زنان در جامعه را در واقع از بین بردن نیمی از سرمایه انسانی دانست و اظهار کرد: از دل این رویدادهای تاریخی که در صدر اسلام اتفاق افتاده ما نمی‌توانیم بگوییم که اسلام برای زن محدودیت قائل شده است بلکه اتفاقاً در مقابل می‌توانیم بگوییم که اسلام این فضا را برای زنان باز کرده است. زمانی که اسلام در حوزه‌های دیگر وارد می‌شود تسامح و تساهل را به همراه خود می‌آورد از این رو در حوزه حضور و فعالیت زنان با توجه به الگوهایی که از صدر اسلام مطرح است نشان داده شده که زنان مسلمان در جامعه خود به اندازه مردان مسوول هستند و از این حیث هیچ محدودیتی وجود ندارد و در واقع نگاه‌هایی که خواهان محدود کردن زنان است تماماً برگرفته از یک نگاه کاملاً ظاهری و پوسته‌ای به دین می‌باشد و کسانی که این دیدگاه‌ها را مطرح می‌کنند به این فکر نمی‌کنند که با طرح این نگاه نیمی از سرمایه‌ انسانی جامعه را در یک محیط کاملاً بسته محفوظ می‌کنند و به او اجازه حضور و تاثیرگذاری نمی‌دهند که در این میان تحولات دنیای جدید هم به این مساله دامن زده است. به گفته امام خمینی (ره)؛ زن در مقدرات می‌تواند نقش اساسی داشته باشد او در پاسخ به اینکه این نوع نگاه محدود کردن زنان برای حضور در عرصه‌های جامعه به سود چه افرادی است، گفت: نگاهی که مطرح می‌شود کاملاً اعتقادی است و در واقع نگاه و برداشت این افراد از اسلام اینگونه است، منتها با این نوع نگاه به زن جامعه از این سرمایه محروم شده در صورتی که به گفته امام خمینی (ره) زن در مقدرات می‌تواند نقش اساسی داشته باشد از این رو نیمی از پیکره اجتماع یا به عبارت دیگر نیمی از سرمایه جامعه محبوس و محدود شده است در صورتی که می توان با استفاده از پتانسیل زن ها فرصت ها و موقعیت های مناسبی برای جامعه و بهتر شدن محیط خانواده به وجود آورد. دنیای جدید پذیرای کم رنگ ساختن نقش زنان نیست او تصریح کرد: قانونی که به عنوان قانون تحکیم خانواده جزو برنامه چهارم توسعه نوشته می‌شود زمانی که زنان از این مبدأ تصمیم گیری حذف باشند، مردان چگونه می توانند در مورد مساله‌ای که خاص زنان است تصمیم‌گیری کنند؟! باید این مساله روشنگری شود و به ابعاد مختلف موضوع از نگاه نواندیشه دینی پرداخته شود به این دلیل که دنیای کنونی و نسل جدید پذیرای این تعابیر نیستند. زنان همیشه در بطن تحولات کشور بوده اند منصوری در مورد جایگاه فعلی زنان در عرصه های مختلف اظهار کرد: اتفاقی که در کشور ما و کشورهای دیگر افتاده است به خصوص زمانی که طول تاریخ یک صد سال اخیر کشور خودمان را بررسی می کنیم کاملاً مشهود است که زنان همیشه در بطن تحولاتی بودند که در کشور اتفاق افتاده است. از جنبش تنباکو تا انقلاب مشروطه و انقلاب اسلامی نمونه هایی از نقش تاثیرگذار زنان در جامعه است، اما نکته قابل توجه این است که بعد از این دوران نقش زنان به روش های مختلف نادیده گرفته شده است در کشور ما با تأکیدی که از سوی امام (ره) شده بود تلاش های بسیاری بر روی این موضوع شده است، اما در ساختار حقیقی به شدت باورها و نگاه‌هایی اعمال می‌شود که مانع از اجرای همان ظرفیتی می‌شود که در قانون اساسی ما برای حضور و تاثیرگذاری زنان وجود داشته است. او ادامه داد: مثلا در موقعیت فعلی چرا در صورتی که امام(ره) گفته است زنان باید در همه مقدرات اساسی کشور دخالت کنند در بسیاری از ارگان ها زن نداشتیم؟ و تنها وزیر زن هم از کابینه حذف شد. ما در رده مدیران اداری بیشتر از 2 یا 3 درصد زن نداریم یا در مجلس که پارلمان ملی و اسلامی ماست سهم زنان تا به حال از 5/4 درصد بیشتر نشده است در حالی که میانگین سهم زنان دنیا که بسیاری از آن ها ادعای اسلامی بودن ندارند از 20 درصد گذشته است، یعنی ما 5/15 درصد از میانگین جامعه جهانی حضور زنانمان در یک مرجعی و یک موقعیتی به نام پارلمان از 5/4 درصد فراتر نرفته است. از سوی مسوولان بازخورد مناسبی برای ظرفیت بالقوه زنان دیده نمی‌شود او نادیده گرفتن قابلیت و ظرفیت های بسیار زنان در زمینه های مختلف را ناشی از برنامه ریزی های نادرست دانست و افزود: به رغم اینکه در جامعه ما نزدیک به 70 درصد پذیرفته شدگان دانشگاه دختران هستند اینها فارغ التحصیل می‌شوند و آماده می شوند برای اینکه جامعه از این ظرفیت استفاده کند، ولی این ظرفیت متاسفانه وجود ندارد. این زمینه و باور در بین زنان و دختران جامعه ما وجود دارد که اگر نبود، این اشتیاق برای شرکت در کنکور و کسب مدارج علمی و معتبر دانشگاهی وجود نداشت، اما از آن طرف بازخورد مناسبی از سوی مسوولان برای این ظرفیت بالقوه دیده نمی‌شود و این یک مشکل و ضعف است. نکته جالبی که برگرفته از نگاه زن ستیزانه است این است که اگر به زنان مسوولیت وزارتخانه داده شود، چون از تجربه کافی برخوردار نیستند وزارتخانه را با مشکل مواجه کنند چرا در مورد مردان چنین چیزی به کار گرفته نمی شود؟ مگر ما مردان وزیر کمی داشتیم که در اثر کم تجربگی و آشنا نبودن و تخصص لازم و مدیریت نداشتن وزارتخانه را با مشکل مواجه کردند این نوع نگاه نسبت به زنان کاملاً زن ستیزانه است که در بخشی از حاکمیت وجود دارد. حذف زنان از عرصه های مهم اجتماع سبب عقب ماندگی کشورها می شود این فعال امور زنان حذف زنان در عرصه های تصمیم گیری و تصمیم سازی را از عوامل عواقب ماندگی کشور عنوان کرد و گفت: ما تا به حال حتی یک قاضی زن هم نداشتیم؛ به رغم اینکه مراتبی که آقایان طی می‌کنند تا به قضاوت برسند زنان هم طی می‌کنند ولی زمانی که در یک قدمی قاضی شدن قرار می گیرند با انواع مشکلات، موانع و محدودیت‌هایی مواجه می‌شوند در صورتی که با توجه به نگاه روشن بینانه اسلام در این زمینه هیچ منعی برای زنان قرار نداده است، اما متاسفانه این سلیقه در جامعه ما در حال اعمال شدن است در صورتی که باید توجه کنیم که نمی توان شعار توسعه دهیم، اما زنان را از زمینه های تصمیم‌گیری برای این توسعه حذف کنیم که خود این مساله نشان می دهد که سیتم ما در یک مرحله دارای اشکال است و یک نقص و ضعف جدی وجود دارد و تا وقتی که این ضعف برطرف نشود ضرر و زیان آن به کل جامعه می‌رسد و این طور نیست که این آسیب فقط مختص به زنان باشد. زنان در همه زمینه ها نقش برابری ایفا می کنند، اما در ادامه راه نقش اصلی به مردان داده می شود او نقش زنان در تحولات اخیر خاورمیانه را بسیار تعیین کننده دانست و تصریح کرد: در دو سه سال اخیر در کشورهای اسلامی زنان نقش بسیار تعیین کننده ای در تحولات ایجاد شده، داشتند. از میدان التحریر مصر گرفته تا تونس، سوریه، لیبی، و همچنان این مقاومت‌ها ادامه دارد؛ در اینکه زنان در تحولات اخیر نقش خود را به بهترین شکل ایفا کرده اند شکی نیست، اما اینکه پس از این تحولات و روی کار آمدن دولت، تا چه حد این نقش در ساختار حقوقی برابر دیده شود، موضوعی است که نگران کننده به نظر می‌آید چرا که زنان در همه زمینه ها نقش برابر خود را ایفا کردند، اما به نظر می آید که در ادامه راه نقش برابر به آنها داده نشود که مسلماً مورد اعتراض بسیاری از فعالان زن قرار می گیرد. ظرفیت سازی و بستر سازی برای ظهور لیاقت زنان سبب تلاش دو چندان آنان می شود منصوری ادامه داد: در بسیاری از کشورهای اسلامی با توجه به حرکت‌های تاثیرگذار زنان در عرصه های مختلف، اقداماتی صورت گرفته است که زمینه مشارکت اجتماعی - سیاسی زنان را در جامعه افزایش داده است؛ به عنوان مثال در انتخابات پارلمان ترکیه حزب عدالت و توسعه 30 یا 35 زن را توانست به پارلمان این کشور برساند که این رقم قابل توجهی است یا در افغانستان و پاکستان که به هر حال زمانی در تاریخ ایران باستان بودند و به لحاظ فرهنگی و اجتماعی قرابت نزدیکی با ما دارند آنان برای حضور زنان در پارلمان 20 درصد سهمیه گذاشتند؛ ممکن است زنی به اندازه مردی که در انتخابات شرکت می‌کند رای نیاورد، اما تلاش و فعالیت زنان سبب دادن سهمیه برای حضور آنان در پارلمان شده است که این خود ظرفیت سازی و بستر سازی است و سبب تلاش دو چندان زنان برای نشان دادن توانایی و لیاقت خود می شود. مشکل در ساختار کاملاً مردانه مدیران است او در مورد موانع و مشکلات پیش روی زنان برای حضور در عرصه های اجتماع اظهار کرد: یک بخشی از مشکلات جامعه به ساختار مدیریتی در کشور برمی‌گردد چرا که ما دارای یک ساختار کاملاً مردانه در بعد مدیران و همچنین تشکل‌های سیاسی و اجتماعی هستیم. به عنوان مثال احزاب می‌توانند ظرفیتی را ایجاد و زنان قدرتمند را شناسایی کنند تا این افراد آموزش ببیند، تجربه لازم را کسب کنند و به عنوان ظرفیت های بالقوه معرفی شوند که وجود ساختار ذهنی کاملاً مردانه در جامعه باعث برهم زدن این قاعده شده است. نابرابری ها در ساختار حقیقی و حقوقی یکی از موانع اصلی کاهش فعالیت زنان است او علت اصلی ضعیف قلمداد شدن زنان را خود آنها عنوان کرد و افزود: در میان زنان جامعه ما نگاه مرد سالارانه وجود دارد و ضعیف بودن زنان بیشتر از جانب خود آنها مطرح می شود و در واقع این نگاه که تا حدودی نگاه غالبی است، باعث می‌شود که زن‌ها بتوانند در عرصه‌های سیاسی و اجتماعی مشارکت نداشته باشند و همه اینها دست به دست یکدیگر می‌دهند و کار را برای جامعه زنان مشکل می‌کند از این رو فعالان جنبش زنان مخصوصاً زنان مسلمان باید همه تلاش خود را در این راستا به کار گیرند و از طرفی بر روی آگاهی بخشی و تغییر باورها کار کنند و از سوی دیگر قوانین را طبق روز اصلاح نمایند و در حقیقت محدویت‌های قانونی را از سر راه فعالیت زنان ایران بردارند چرا که این نابرابری های موجود در ساختار حقیقی و حقوقی یکی از موانع اصلی کاهش فعالیت زنان است. آگاهی بخشی به زنان در زمینه جایگاه اصلی آنان ضرورت دارد منصوری به ارائه راهکارهایی برای از بین بردن این موانع پرداخت و تصریح کرد: بزرگترین و مهم‌ترین کاری که می‌شود انجام داد آگاهی بخشی به زنان است در واقع در درجه اول باید رویکرد زنان نسبت به خودشان تغییر کند و بپذیرند که جنس دوم نیستند و در برابر مردان دارای جایگاه برابری هستند و از سوی دیگر مبلغان اسلام با استناد به منابع باید غبارهایی که در مورد زنان بر روی افکار عمومی نشسته است، را پاک کنند. او تاسیس نهادهایی را به منظور توانبخشی مهارت‌های زنان ضروری دانست و اظهار کرد: در این زمینه تلاش‌های بسیار خوب و سیستماتیکی در دولت گذشته صورت گرفت و در واقع نهادهای مدنی و NGOهایی در حوزه‌های آگاهی بخشی،‌ توانبخشی و کارآفرینی خانم‌ها توانستند یکسری کارهای سیستماتیک انجام دهند حتی در برنامه چهارم توسعه در بحث توانمند سازی تاکید زیادی شده بود و یک بخشی از این توانمند سازی آموزش و آگاهی بخشی زنان بود. به عنوان مثال کلاس کارگاه آموزشی تحلیل جنسیت که از جانب سازمان‌های غیر دولتی با همکاری مرکز امور مشارکت زنان برگزار می‌شود همین مساله این باور را به جامعه القا می‌کرد که تنها تفاوتی که میان زن و مرد وجود دارد از لحاظ فیزیکولوژی است و به لحاظ توانایی هیچ تفاوتی میان آنان نیست و همه تعابیری نادرست است و باید زدوده و غبار روبی شود. زنان باید در نهادهای قدرت حضور داشته باشند تا توانایی های خود را ثابت کنند او به تلاش زنان برای حضور در صحنه‌های اجتماعی تاکید و تصریح کرد: زنان برای نشان دادن توانایی‌ها و قابلیت‌های خود باید در نهادهای قدرت حضور داشته باشند. به عنوان مثال انتخابات شوراها نزدیک است و از این طریق کمترین فاصله را می‌توانند با مردم شهرهای دیگر داشته باشد. باید توجه داشت که خانم‌هایی که در شورای شهر راه پیدا کردند به لحاظ تجربه کاری کارنامه موفقی از خودشان ارائه دادند به همین دلیل در انتخابات پارلمان بسیار می‌توانند تاثیرگذار باشند و همچنین فعالان جنبش زنان در انتخابات تعیین کننده دیگر مانند انتخابات ریاست جمهوری باید بر روی مطالبات خود بسیار تاکید کنند که طرح این مطالبات یک نوع آگاهی بخشی است. ضعف نهادهای فرهنگی سبب غالب شدن الگوهای غربی در جامعه شده است این فعال امور زنان نهادهای فرهنگی را دارای ضعف قابل توجه و خطرناکی دانست و افزود: نهادهای فرهنگی ما دارای ضعف هستند که این ضعف خود را در نهادی به نام آموزش نشان می‌دهد و همین مساله زمینه‌ای برای غالب شدن الگوهای غربی در جامعه شده است، به عنوان مثال مخاطبان شبکه‌های ماهواره‌ای روز به روز در حال افزایش هستند و شبکه داخلی ما نگران جذب مخاطب است به دلیل اینکه کشورهای غربی بر روی این موضوع برنامه ریزی کردند و بر اساس برنامه‌‌ای طراحی شده جلو می‌روند. در حقیقت نقش غالبی در این شبکه‌های ماهواره‌ای به زن داده می‌شود نگران کننده است و همین نقش‌ها در جامعه ما جایگزین نقش یک زن مسلمان می‌شود از این رو تمام نهادها و دستگاه‌هایی که متولی آموزش هستند باید به این موضوع توجه کنند. اگر به تناسب تقاضا، پاسخ وجود نداشته باشد قطعاً جامعه با مشکل روبرو خواهد شد منصوری ادامه داد: کسانی که نگاه‌ غالب سنتی نسبت به زنان دارند و معتقدند زن محدود به امور خانواده است، باید توجه داشته باشند گسترش فضای اطلاع رسانی و رسانه‌ای که روز به روز در حال پیشرفت است با پارازیت و امثال آن نمی‌توان دسترسی به این منابع و شبکه‌ها را محدود کرد چرا که در جامعه تقاضا صورت می‌گیرد و اگر به تناسب این تقاضا پاسخ وجود نداشته باشد قطعاً جامعه با مشکل روبرو خواهد شد همانطور که امروز زنگ‌های خطر آن کاملاً هویداست و اهمیت دادن مجلس خبرگان به این موضوع نشان دهنده این است که اتفاقاتی در جامعه در حال رخ دادن است و علائمی ظهور می‌کند که بسیار نگران کننده است. او روند موجود در زمینه فعالیت زنان در جامعه را روند امیدوارکننده ای بیان کرد و گفت: به طور کلی دارای روند امیدوار کننده و روبه جلو هستیم. به رغم اینکه در افغانستان که همسایه خود ما هست زمانی حکومت طالبان سخت‌ترین فشارها و محدودیت‌ها را برای زنان ایجاد کردند و امروز در همان کشور شاهد سیر تحولات هستیم. کشور ما نیز در این زمینه از روند روبه جلویی برخوردار است و مبنای این قضاوت را هم باید حضور زنان در دانشگاه‌ها، شوراهای اسلامی شهر و روستا و زنانی که به عنوان کاندیدا برای انتخابات مجلس مطرح می‌شوند. به هر حال آینده امیدوارکننده و روشن‌تری برای زنان مسلمان قابل پیش بینی است به شرط اینکه آنهایی که شناخت عمیق نسبت به این موضوع دارند این مسوولیت را بپذیرند و تلاش کنند که این آگاهی بخشی صورت گیرد. تونس به لحاظ به کارگیری زنان در عرصه‌های تصمیم‌گیری از کشورهای دیگر خاورمیانه جلوتر است منصوری به موفق‌ترین زنان کشورهای اسلامی در استفاده از توانمندی و پتانسیل خودشان در عرصه‌های جامعه اشاره کرد و افزود: چند چهره از جهت فرهنگی بسیار به ما نزدیک هستند و آنان می‌توانند به عنوان الگو مطرح شوند، به عنوان مثال در افغانستان چند وزیر زن داریم و این به دلیل ظرفیت‌سازی است که این کشورها توانسته‌اند انجام دهند یا در کشور ترکیه که نظام حاکم نظام اسلامی نیست، اما حزب حاکم حزب اسلامی، عدالت و توسعه است به شدت به دنبال ظرفیت سازی هستند و برای حضور سیاسی و اجتماعی زنان توانسته است از طریق تبلیغاتی حزبی خود تعداد قابل توجهی از زنان به پارلمان راه پیدا کنند بنابراین در بین کشورهای اسلامی پس از این تحولات انجام شده تونس به لحاظ به کارگیری زنان در عرصه‌های تصمیم‌گیری از کشورهای دیگر خاورمیانه جلوتر است. او تصریح کرد: با توجه به تاکیدی که دنیای امروزی به حضور زنان دارد همه کشورهای اسلامی سعی می‌کنند از ظرفیت‌های خودشان برای افزایش این مشارکت استفاده کنند به همین دلیل ممکن است یک حکومتی اصلاً اعتقادی به این موضوع نداشته باشد، اما به دلیل اینکه خود را با معیارهای جهانی تطبیق دهد تلاش می‌کند که نام و توانمندی زنان را در تصمیم‌گیری‌ها مطرح کند و تمام سعی خود را می‌کنند که این حقوق را به یک حقوق تساوی تبدیل کنند که در این میان کشور ما هم در این زمینه توفیقات و تلاش‌های خوبی داشته است و به دلیل مقتضایات دنیای امروز و شرایطی که در جامعه جهانی حکمفرماست در آینده نیز منسجم‌تر و امیدوارکننده‌تر خواهد بود. حضرت زینب(س) و حضرت فاطمه(س) نقش متفاوتی نسبت به زنان هم دوره‌ی خود به تصویر کشیدند او به نقش بسیار تاثیرگذار حضرت زینب(س) در عصر زمان خود اشاره کرد و افزود: زمانی که به احادیث و روایاتی که در مورد حضرت زینب(س) وجود دارد، رجوع می کنیم بخش واقع بینانه و قابل استناد این است که حضرت زینب(س) و حضرت فاطمه(س) هر دو نقش متفاوتی نسبت به زنان هم دوره‌ی خود به تصویر کشیدند که این نشان از بلوغ فکری، رشد سیاسی و تأثیرگذاری این بزرگواران است و همین مساله نکته بسیار مهم و قابل توجهی است. حضرت زینب متولد یافته خانه‌ای است به نام خانه فاطمه(س)، خانه‌ای که امام حسین(ع) و امام حسن(ع) و ام کلثوم به دنیا آمده اند و پدری به نام حضرت علی(ع) که خود مظهر عدالت و اعمال نگاه عدالت طلبانه در حاکمیت پنج ساله خود بود. منصوری ادامه داد: زمانی که حضرت فاطمه(س) به دیدار حق شتافتند، حضرت زینب(س) 5 ساله بودند که ایشان در این مدت نیز نظاره گر مادری بوده که دائما برای حضرت محمد(ص) شیون می‌کرده است چرا که حضرت فاطمه بنا به روایات 3 یا 6 ماه بعد از وفات حضرت محمد(ص) فوت کردند. در چنین شرایطی حضرت زینب(س) در سن 5 سالگی به درجه‌ای از رشد رسیده بود که حضرت فاطمه(س) به او می فرماید بعد از من تو باید از برادرانت نگهداری کنی و نقش من را ایفا کنی. بلوغ فکری حضرت زینب (س) سبب تبدیل شدن ایشان به الگویی مثال زدنی شده است او رسیدن به بلوغ فکری حضرت زینب(س) از همان دوران کودکی را مورد اشاره قرار داد و تصریح کرد: حضرت زینب(س) از همان دوران خردسالی مورد توجه بسیار حضرت محمد(ص) بودند و همچنین پدر و مادر حضرت زینب(س) از همان دوران کودکی آیات قرآن و تفاسیر این آیات را به ایشان آموزش می‌دادند نکته‌ای که در این میان باید مورد توجه قرار گیرد بلوغ فکری و رشد افراد در این خانواده‌ است که همین باعث می‌شود حضرت زینب(س) به یک زن مسلمان مؤمن و مبارز تبدیل شود و به قول دکتر شریعتی "مردان در رکابش جوانمردی آموختند". این فعال زنان حساسیت حضرت علی(ع) در مورد ازدواج حضرت زینب(س) را نشانی از اهمیت بسیار زیاد این موضوع دانست و اظهار کرد: مطالعه تاریخ و شجره‌ عبدالله بن جعفر نشان می‌دهد که حضرت علی(ع) چه حساسیتی بر همسر آینده حضرت زینب(س) داشتند و قبل از ازدواج همه جوانب شخصیتی و رفتاری این فرد توسط حضرت علی(ع) به نوعی مورد بررسی قرار گرفت و در واقع در آن دوره تاریخی همه واقعیت‌هایی که پیرامون حضرت زینب(س) وجود داشت از ایشان شخصیتی ساخت که توانست امروز برای ما به عنوان یک الگوی زن مسلمان، مبارز و مسوول مطرح شود. حضرت زینب(س) را به عنوان الگوی قابل دسترس برای دختران و جامعه زنانمان مطرح کنیم منصوری با بیان اینکه لازم است شخصیت حضرت زینب(س) را به عنوان الگویی قابل دسترسی برای زنان جامعه مطرح کنیم، گفت: امام حسین(ع) در واقعه عاشورا شهید شدند، اما مهم‌ترین بخش این بود که این پیام عاشوار منتقل شود و زنده بماند و این نقش را حضرت زینب ایفا کردند؛ اینکه حضرت زینب توانست واقعه عاشورا را نقل کند و کاخ یزید را بلرزاند نکته بسیار مهمی است، اما مهم‌ترین اصل این است که چه اتفاقی افتاد که حضرت زینب توانست به آن شکل اتفاقات کربلا و عاشورا را بیان کند و برای زنان در همه زمینه‌ها الگو باشد و در واقع این نکته‌ای است که کمتر به آن توجه می‌شود و اگر به درستی شناخته شود زنان مسوول بسیاری با استفاده از این الگو ظهور خواهند کرد در غیر این صورت فقط به عنوان شخصی می‌شود که به هیچ وجه این دست یافتنی نیست و اگر چنین اتفاق بیفتد دیگر الگو نخواهد شد از این رو باید شخصیت حضرت زینب(س) شناخته شود و حضرت زینب(س) را به عنوان الگوی قابل دسترس برای دختران و جامعه زنانمان مطرح کنیم چرا که فقط بردن نام حضرت زینب(س) و ایجاد هاله‌ای از تقدس از ایشان هیچ دردی از جامعه امروز زنان ما را درمان نخواهد کرد. نشناختن صحیح شخصیت حضرت زینب (س) به دلیل ضعف های نهادهای آموزشی است او در بررسی موانع شناخت صحیح حضرت زینب(س) به نقش آموزش اشاره کرد و گفت: کسانی که باید در حوزه شخصیت شناسی حضرت زینب(س) روشنگری کنند در این زمینه موفقیت چشم گیری نداشته‌اند و همین مطرح شدن الگوهای غربی در جامعه نشان از ضعف آموزش و نهادهای فرهنگی است که مشکلات بسیاری را برای جامعه به وجود آورده است، اگر نهادهایی که نقش آموزش را در جامعه به عهده دارند تمام برداشت و پرداختشان به میلاد و وفات حضرت زینب(س) و گرفتن جشن یا مراسم عزاداری باشد این اقدام جنبه آموزشی ندارد بلکه فقط سبب تقدس مابی می‌شود. انتهای پیام www.shafaqna.com/persian

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر