۱۳۹۲ آبان ۲۸, سهشنبه
آذر منصوری (( مطالبات مردم و دولت یازدهم ))
بررسی وآسیب شناسی آراء مردم درانتخابات دور یازدهم ریاست جمهوری دلایل این انتخاب را روشن می کند در واقع پاسخ به این پرسش که چه اتفاقاتی در طول هشت سال وبه ویژه چهار سال گذشته رخ داده که علی رغم همه تبلیغات و شعارهای پرطمطراق اصولگرایان در انتخابات مردم حتی درافتاده ترین نقاط کشور به حسن روحانی رای دادند. به طور قطع و یقین شعارهای اقتصادی برخی از کاندیداها می بایست در طبقات فرودست جامعه طرفداران بیشتری را جذب نماید اما مردم به دولت تدبیر و امید رای دادند.با در نظر داشتن این واقعیت مهم که چنانچه اصلاح طلبان با محوریت خاتمی در این انتخابات به اجماع نمی رسیدندو او و هاشمی رفسنجانی همراه این اجماع نمی شدند شانس پیروزیشان به شدت کاهش پیدا می کرد.امااصولگرایان در صورت اجماع نیز با توجه به سبد رایشان شانسی برای پیروزی نداشتند .از همین روی ضروری است انتخابات دور یازدهم و دلایل پیر وزی دکتر روحانی را با نگاهی واقع بینانه والبته از همه زوایای آن مورد مداقه قرار داد. علی القائده در طرح کلی مسئله انتخاب دکتر روحانی پاسخ منفی به رویکردها و رفتار های دولت اصولگرایی بود که هشت سال سکانداری قوه مجریه در کشور را به عهده داشت .دولتی که علی رغم در آمد افسانه ای نفت نه تنها در توزیع عادلانه آن کمترین توفیقی نداشت بلکه دولت پس از خود را نیز با بدهی های بی سابقه مواجه ساخته است.به بیان دیگر ناکارآمدی اقتصادی دولت نهم و دهم به حدی بود که نه تنها قیمت پول ملی کشور را به نازل ترین حد خود کاهش داد بلکه تورم بی سابقه بیشترین فشار را بر طبقات فرودست وارد کرده است.ازسوی دیگر در صحنه بین المللی نیز رئیس دو دولت پیشین اعمال و گفتاری را در پیش گرفت که نه تنها به انزاوی بیشتر ایران و تنش زایی روزافزون انجامید بلکه بهانه به دست مخالفین داد تا ایران را با صدور قطع نامه های پی در پی در تنگنای تحریم های بی سابقه قرار دهند .تحریم هایی که در کنار ناکارآمدی و سوء تدبیر رئیس دولت نهم و دهم بیشترین فشار را بر تمامی مردم ایران وارد کرده است به گونه ای که با بالا رفتن خط فقر بخشی از طبقه متوسط کشور نیز به لشکر فقرا تغییر موقعیت دادند.این فشار نه تنها در سفره های مردم تبلور یافت بلکه با صحنه ناخوشایند سرگردانی وجان باختن بسیاری از بیماران بی پناه و سرگردان در پی دارو نیز همراه شد. نتیجه و پیامد این وضعیت بروز و تشدید آسیب ها و مشکلات اجتماعی است .نیم نگاهی به آمار رشد طلاق ،بیکاری و به صفحات حوادث روزنامه ها و... وخامت اوضاع را روشن تر می سازد.
از سوی دیگر تناقض در گفتار و عمل رئیس دولت پیشین موجب گسترش فضای بی اعتمادی بین مردم و مسئولین در کشور شد تا حدی که در سال های پایانی کمتر مخاطبی سخنان رئیس جمهور را جدی می گرفت او حتی در بیان آمارهای وضع موجود نیز بر واقعیت ها پرده می افکند .
این دولت به شکل بی سابقه ای مجوز حضور بی سابقه نظامیان را علی رغم نص صریح قانون و فرموده امام ره ، در اقتصادو سیاست فراهم کرد که مورد اعتراض بسیاری از دلسوزان انقلاب نیز قرار گرفت.
اما شاید مهم ترین دلیل بر وقوع این مشکلات را باید در بخشی از حقوق شهروندی جست که در فصل سوم قانون اساسی بر تاکید شده و وظیفه دولت های مستقر است .دولت که با شعار اقتصادی و عدالت و مهرورزی کار خود را شروع کرد در طول هشت سال مسئولیت خودنتوانست به هیچ یک از وعده های خود عمل نماید .او درتوجیه اجرای طرح هدفمندی یارانه ها می گفت که دولت های گذشته توان و جرات اجرای این طرح را نداشتند، اما متاسفانه اجرای نادرست و غیر کارشناسی این طرح سوغات تلخ تورم کمر شکن را برای مردم بویژه طبقات اسیب پذیر به همراه داشت.در طی هشت سال گذشته ارکان جامعه مدنی در معرض تهدید های روز افزون قرار گرفتند اما دریغ از کمترین دفاع یا حمایتی ازجامعه مدنی.طرفه آنکه در بسیاری از موارد خود دولت مجری اعمال این محدودیت ها و تهدید ها بود که هریک مقالی مجزا می خواهد.این محدودیت همه گرههای اجتماعی را در برگرفت .از دانشگاهها گرفته تا احزاب ،سازمان های غیر دولتی ،مطبوعات و رسانه ها و تبعیض هاومحدودیت هایی اعمال شده برنیمی از پیکره جامعه یعنی زنان ایران واصحاب هنر که آخرین نمونه آن نیز خانه سینما بود.
با این توضیحات می توان تصویر روشن تری از مطالبات مردم در انتخابات و از دولت آینده داشت.مردم در این انتخابات چند پیام واضح و روشن برای متولیان امر داشتند.1
-دانشجویانی که با نامه های محرمانه نهادهای امنیتی ستاره دار شدند ،اساتیدی که به اجبار باز نشسته شدند وروزنامه نگاران و اهالی رسانه که از کار بیکار و هر روز با خط قرمز جدیدی در حوزه فعالیت خود مواجه می شدند.به دنبال تغییر این رویکرد سلبی و تغییر این فضا در کشور هستند.
2-در سیاست خارجی مردم ایران نشان دادند به دنبال خارج کردن ایران از وضعیتی هستند که زمینه ساز اعمال تحریم های بی سابقه علیه این کشور شده است .این موضوع یکی از اولویت های مهم است به دلیل آن که به باور نگارنده گفتمان سیاست خارجی در این انتخابات گفتمان غالب بود.
3- توقف روندها ی نگران کننده در اقتصاد ایران و بازگشت آرامش و اطمینان نسبی به سفره های مردم که خود یکی از اولویت های مهم و اساسی است .در همین ارتباط این مطالبه به طور جدی مطرح است که در قدم اول این آرامش باید در بازار ایران اتفاق بیافتد.
4-اما اساسی ترین مطالبه به باور راقم این سطور تحقق حقوق شهروندی همه ایرانیان است .این حقوق شهروندی از یک سو مطالبات اقوام،اقلیت ها .زنان و اقشار مختلف را در بر می گیرد و از سوی دیگربه مسئولیت دولت در تحقق رفاه اجتماعی که لازمه بازگرداندن آرامش به سفره های مردم است را شامل می شود.تحقق حقوق شهروندی بدون گردش آزاد اطلاعات و حذف سانسورشعاری بیش نیست .به بیان دیگر سخن گفتن از عدالت بدون آزادی شعاری تو خالی است .که چنانچه در طول چهار سال گذشته این آزادی برای رسانه ها وجود داشت علی القائده با اختلاس های چند هزار میلیاردی ودر نوع خود بی سابقه مواجه نمی شدیم. خلاصه کلام غلبه فضای امنیتی بر زندگی مردم خود بستر ساز بخش عمده ای از ناکارآمدی ها و بی تدبیری ها بود.در چنین فضایی بدون تردید بیشترین سوء استفاده از جانب فرصت طلبان صورت خواهد گرفت و مهم ترین دلیل نیز آن است که خود را برای هیچ یک از اعمال و گفتار خود در مقابل مردم پاسخ گو نمی دانند.چرا که اساسا نهاد های پرسش کننده خود در معرض تهدید های امنیتی قرار گرفته اندوبه محض طرح کوچکترین پرسش با تهدید امنیتی مواجه می شوند.
5-اما حذف هر یک از ارکان توسعه ،تحقق توسعه همه جانبه را غیر ممکن می نماید .نمی توان از توسعه اقتصادی سخن گفت اما به توسعه اجتماعی ،فرهنگی وسیاسی بی توجه بود .نمی توان از توسعه سخن گفت اما به ایجاد فرصت های برابر برای همه ایرانیان فکر نکرد.چرا که اولین لازمه توسعه ایجاد فرصت های برابر برای همه ایرانیان است.و هر یک از ارکان توسعه در تلازم جدی با یکدیگر قرار دارند.شاید مهم ترین خواست و مطالبه مشترک بین همه مردم ایران از دولت تدبیر و امید توجه به این امر باشد.که یقینا در کوتاه مدت بدست نخواهد آمد.
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر