۱۳۹۲ آبان ۲۸, سهشنبه
آذر منصوری (( رسانه ملی وچند پرسش ))
با روی کار آمدن دولت دکتر روحانی نشاطی غیر قابل توصیف در مردم ایران شکل گرفته است که خود می تواند بارقه هایی از امید به آینده ای روشن را در دل همه ایرانیان روشن نماید.یقینا هر اقدامی در شرایط فعلی کشورکه نیاز به همدلی بیش از هر زمان دیگری احساس می شود زمینه تبدیل این امید ونشاط را به یاس و ناامیدی فراهم نمایدغیر مستقیم در تضاد آشکار با منافع ملی خواهد بود . .اماروی سخن این مقال با دست اندرکاران صدا و سیمای جمهوری اسلامی است که به قول رئیس دولت یازدهم چنانچه بخواهد از رسالت خود مبنی بر ایفای نقش به عنوان رسانه ملی خارج شود به رسانه میلی تبدیل خواهد شدوبه ویژه آنکه پس از این بخواهد در خدمت جناحی باشد که در انتخابات اخیر با رای اقلیت مردم مواجه شده است.این برداشت برداشتی امروزی نیست که صدا و سیما در گذشته نیز از حالت رسانه ملی خارج و به قول رئیس جمهور میلی عمل نموده است.
بدیهی است در صورت حذف صداهای مختلف موجود در نظام از صدا و سیما، اولین پیامد مخرب آن رویگردانی آحاد ملت از این رسانه فراگیر داخلی و اشتیاق مخاطبان به رسانه های فارسی زبان برون مرزی است .رسانه هایی که علی القائده هیچ تعهدی نیز برای حفظ منافع ملی ایران ندارند.بنابر این هر چه عملکرد این رسانه منطبق با واقعیت ها و اقتضائات موجود در کشور باشد به طور طبیعی اخبار، تحلیل ها و کلیه برنامه های فرهنگی آموزشی و...مبنای قضاوت مردم نیز قرار خواهد گرفت .به تعبیر روشن تر در صورتی که رسانه ملی به نقش ملی بودن خود عمل نماید بیشترین زمینه را برای گسترش اعتماد مردم به کارگزاران نظام نیز فراهم خواهد آورد و بالعکس اگر عرضه این رسانه منطبق با خواسته ها ، تمایلات وتقاضای جامعه و البته منافع ملی نباشد به این اعتماد لطمه های جدی وارد خواهدنمود.
هدف از طرح مقدمه فوق نقد عملکرد روزهای گذشته صدا و سیمای جمهوری اسلامی است .این سوال به طور جدی مطرح است که حال که بیش از 70 درصد مردم در انتخابات مشارکت داشته اند و بیش از 50 درصد شرکت کنندگان با رایشان به دکتر روحانی تمایل خود را به تغییر رویکردهای موجود نشان داده اند و حال که با تاکید رهبری حتی حقوق مخالفین نظام هم در انتخابات اخیر به رسمیت شناخته شده است چگونه است که صدا و سیما با ارائه تحلیل های یک جانبه خود بر زخم های گذشته نمک می پاشد و به گونه ای عمل می نماید که کینه های فرو خفته را آن هم پس از انتخاباتی که بحق حماسه سیاسی بود زنده می کند.این سوال به طور جدی مطرح است که ارائه تحلیل های یک جانبه از بقول خودشان فتنه 88 آن هم در شرایطی که کشور نیاز به آرامش و آشتی ملی دارد تا چه حد زمینه را برای تبدیل حماسه سیاسی به حماسه اقتصادی فراهم می کند.؟و از کسانی نام می برد که هیچ امکانی برای دفاع آنان از خود در این رسانه فراهم نبوده و نیست.؟آیا این اقدامات حلاوت این انتخابات را در کام ملت ایران تلخ نخواهد نمود؟و آیا به رویگردانی بیشتر مردم از رسانه ای که باید ملی باشد نه میلی نخواهد انجامید؟ و پرسش اساسی تر اینکه این اقدامات تا چه به تقویت اعتماد عمومی مردم و منافع ملی کمک خواهدنمود؟آیا زمان تجدید نظر دراین رویکرد ها نرسیده است؟.
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر