۱۳۹۲ آبان ۲۸, سه‌شنبه

آذر منصوری (( حقوق ملت وهنر خوب شنیدن ))

فصل سوم قانون اساسی جمهوری اسلامی به حقوق ملت اختصاص دارد.همان حقوقی که حاکمیت و به ویژه قوه مجریه مسئولیت اجرای آن را به عهده دارد. تساوی حقوق اقوام مختلف،تساوی حقوق جنسیت های مختلف ،وظیفه دولت در حفظ حقوق زن،مصونیت حقوق اشخاص از تعرض،ممنوعیت تفتیش عقاید،آزادی بیان در مطبوعات و حدودآن، لزوم حفظ حریم خصوصی،آزادی فعالیت احزاب و جمعیت های مختلف و حدود آن،آزادی تشکیل اجتماعات و راهپیمایی ،آزادی انتخاب شغل ،حق برخورداری از تامین اجتماعی،تکلیف دولت در ارائه آموزش و پرورش رایگان،حق برخورداری از مسکن مناسب،ممنوعیت دستگیر کردن افراد بدون حکم قانون ،ممنوعیت تبعید غیر قانونی افراد،حق دادخواهی افراد،حق داشتن وکیل توسط طرفین دعوا در تمام دادگاهها ،اصل قانونی بودن مجازات،اصل برائت و بی گناهی افراد،اصل ممنوعیت شکنجه ،منع هتک حرمت افراد دستگیر شده یا زندانی،منع اضرار با اعمال حق،حق ایرانیان در مورد تابعیت ایران و توانایی اتباع خارجه برای اکتساب تابعیت ایران که از اصل نوزدهم تا چهل و دوم قانون اساسی جمهوری اسلامی را به خود اختصاص داده ذیل فصل سوم قانون اساسی به صراحت بخشی از ظیفه دولت ها و حقوق ملت را تشریح نموده است . به بیان دیگر تلکیف دولت و ملت در این فصل از قانون اساسی به روشنی تبیین شده است.هدف از طرح مقدمه فوق یادآوری وظیفه رئیس جمهوردر دفاع از حقوق شهروندان و ارائه گزارش های منطبق با واقعیت ها و عملکرد دولت در اختیار اوست.به عبارت دیگر رئیس جمهور باید اجرای هر یک از قوانین این فصل را وظیفه خود دانسته و عنداللزوم هر جا که دید این حقوق نقض یا نادیده گرفته می شود با استفاده از اختیارات خود بر اجرای دقیق قانون نظارت داشته باشد. ترجمان این فصل از قانون اساسی همان حقوق شهروندی است و رئیس دولت موظف است هر کجا که دید این حقوق نقض یا رعایت نمی شود باید از این حقوق دفاع نماید. به طور قطع اداره سیاست داخلی ،سیاست خارجی کشورو بهبود اوضاع اقتصادی کشور به عهده رئیس جمهور است، اما بخش عمده ای از حقوق دیگر مردم نیز در عملکرد دولت های مستقر تجلی می یابد. محمود احمدی نژاد در آخرین برنامه تلویزیونی خود آن جا که از حقوق مردم به ویژه حقوق مخالفین سخن می گفت ،اظهار داشت هیچکس به خاطر مخالفت با من از حقوق اجتماعیش محروم نشده است و به گونه ای از عملکرد خود دفاع می کرد که گویی مدینه فاضله ای را به دولت بعدی تحویل می دهد ودر زمان مسئولیت او هیچ موردی از نقض حقوق شهروندی اتفاق نیافتاده . هیچ دانشجویی از تحصیل محروم نشده ،هیچ هتک هرمتی نسبت به افراد دستگیر شده یا زندانی صورت نگرفته است ،احزاب و جمعیت های مختلف و بخصوص احزاب منتقد در زمان مسئولیت او آزادانه فعالیت نموده اند ،مطبوعات در دولت نهم و دهم با هیچ محدودیتی مواجه نبو ده اند،حریم خصوصی افراد حفظ شده است،و اقوام و جنسیت ها از تساوی حقوق کامل برخوردار بوده اند.او همچنین از عملکرد اقتصادی خود نیز به گونه ای دفاع نمود که هر بیننده ای که نیم نگاهی به واقعیت های آماری داشته باشدو در این کشور زندگی کند انگشت حیرت به دهان می گیرد.او از شکاف اجتماعی بوجود آمده در زمان مسئولیتش نیز هیچ سخنی به میان نیاورد .همان طور که از تعداد دانشجویانی که هم در دانشگاههای دولتی و هم دانشگاه آزاد(که با تلاش او ریاستش به فرهاد دانشجو واگذار شد) در طول زمان مسئولیت او ستاره دار و یا از تحصیل محروم شده اند نیز حرفی نزد.از اساتیدی که به اجبار در زمان دولت او باز نشسته شدند هم خنی به میان نیاورد. به مطبوعاتی که به خاطر شکایت دولت از انتشار محروم و یا توقیف شده اند هم اشاره ای نداشت.او حتی از پارازیت ها هم سخنی نگفت که به گواه متخصصان سلامت شهروندان را به خطر انداخته است .احمدی نژاد نگفت که چه اتفاقی در دولت او افتاده که ایران به یکی از بزرگترین وارد کنندگان جهان تبدیل شده است .از به تعطیلی کشانده شدن بسیاری از واحدهای تولیدی در زمان مسئولیت خود نیز حرفی نزد چه برسد به اختلاس های بی سابقه ای که گوش فلک از شنیدنش کر شد.او نگفت که چرا دختران ایران در زمانی که وزارت علوم تحت نظارت او بود از حضور در بسیاری از رشته های آموزش عالی محروم شدند.او از پروانه احزابی سخن نگفت که به حکم دولت او توقیف شده اند.رئیس دولت نهم و دهم از جامعه مدنی ومحدودیت های که برای فعالین آن ایجاد شده هم هیچ حرفی به میان نیاورد .همان طور که به محدودیت حوزه نشر در زمان مسئولیتش هم نیز حتی اشاره ای نکرد همان طور که در روزهای پایانی از پلمب خانه سینما نیز اظهار بی اطلاعی می کند.او نگفت چرا در زمان مسئولیت او تمامی کارگران ایران در زیر خط فقر قرار گرفته اند .حتی نگفت که قول داده بود نفت را سر سفره ای مردم بیاورد اما نفت که نیامد هیچ سفره ها کوچکتر هم شد .رئیس دولت نهم و دهم نگفت که چرا زمانی قطع نامه ها را کاغذ پاره ای بیش نمی شمرده وبعدبا چرخشی غیر قابل باور ناکارآمدی و سو ءتدبیر در ادره اقتصاد کشور را به گردن تحریم های ناشی ازهمین قطع نامه ها می اندازد.اوتنها با یک گوینده از سیمای جمهوری اسلامی سخن می گفت و معلوم نبود که مخاطب او آن گوینده است یا مردمی که امروز آگاهی به عمق جانشان نشسته و در 24 خردا د 92 روشن ترین و گویاترین پاسخ را به نوع گفتمان و عملکرد اوومدافعانش دادند.ای کاش این صدا را می شنیدند.هنری که همه ما قبل از سخن گفتن باید آن را بیاموزیم.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر