چه ضرورتي بر اين مشاركت وجود دارد؟
2. راهكارهاي افزايش مشاركت سياسي و حضور آنان در قدرت كدام است؟
اين توافق اوليه وجود دارد كه در دنياي امروز، حضور زنان در مبادي تصميمگيري و تصميمسازي يك اصل پذيرفته شده در دنياي مدرن با همه پيچيدگيهاي آن است. مراد از مشاركت سياسي زنان حضور فعال آنان در كليه امور سياسي كشورهاست. به عبارت ديگر آن چه كه در دنياي جديد برجستگي دارد، توجه به حضور فعال زنان در ساختار سياسي،اعم از دولت و جامعه است. چه آن دسته از مبادي كه برنامههاي توسعهاي بلندمدت براي كشورها تدوين ميكنند و چه مراجعي كه قرار است اين برنامهها را تصويب و به قانون تبديل نمايند و چه مبادي كه قرار است در اجراي برنامهها نقش ايفا كنند. حذف زنان از اين مبادي به معني ناديده گرفتن تقاضا و نياز نيمي از پيكره اجتماع است و در چنين وضعيتي اولين پيامد و مشكل اساسي كه برجستهتر مينمايد، عدم رشد و توسعه متوازن آن جوامع است. در واقع توسعه اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي و سياسي در صورت حذف زنان از كانونهاي قدرت ميسور نخواهد بود. اين حقيقتي است كه غالب كشورهاي دنيا به آن دست يافتهاند و در پي تمهيداتي براي پر كردن اين شكاف و رفع خلاء موجود هستند. آنچه روشن است خانهنشين كردن زنان و نديده گرفتن آنا ن در سياستگذاريهاي خرد و كلان نظامهاي مستقر ، نه تنها توسعه متوازن امري دست نيافتني است، بلكه عدم توجه به اين امر ضرورت مهم، پيامدها و مشكلات اجتماعي را در جامعه به دنبال دارد كه هر كدام در دراز مدت ميتواند به يك بحران جدي نيز تلقي شود كه حل آن تا مدتها هزينههاي مضاعفي را از يك طرف براي ساختار قدرت و از طرف ديگر براي جامعه به دنبال خواهد داشت. ..
عليالقائده كشور ما نيز از اين قاعده مستثني نخواهد بود وچنانچه اين مسأله مورد واكاوي و آسيبشناسي جدي قرار نگيرد پيامدهايي به دنبال دارد كه اكنون نيز صداي زنگهاي خطر آن را ميتوان شنيد.
از آنجا كه رويكردي در كشور وجود دارد كه با تقابل قرار دادن دين مانع از اين مشاركت در طول بیش از سه دهه پس از پيروزي انقلاب شده است، ضرورت دارد تا در ابتدا نگاه قرآن به عنوان اصليترين گواه خواست خداوند مورد بررسي قرار گيرد.
مباني اعتقادي
قرآن كريم همان طور كه خودش اظهار ميدارد بر پيغمبر نازل شد تا در سختيها و مشكلات راهنماي بشريت باشد، اولين آياتي كه سال اول بعثت در مكه نازل شده بود تكوير آيات 9-8-7 است. «و اذاالنفوس زوجت و اذالمووده سئلت باي ذنب قتلت». (آنگاهي كه نفوس پيوند شده و آنگاهي كه از دختر زنده به گور شده پرسيده شود كه به چه گناهي كشته شده است)، تأمل در آيات قبلي اين آيه گزارش از واقعة بسيار عظيمي ميدهد. به هم ريختن نظام كنوني كائنات، تيره و تاريك شدن و بينور شدن خورشيد، از جا كنده شدن كوهها و .... آنگاهي كه گناههاي بزرگ پيش چشم افراد آورده ميشود.
در سال دوم بعثت سوره نباء آيه 8: (و خلقنا ازواجا (ما شما را زن و مرد آفريديم.
ايا ت متعددي از سال اول تا پايان هجرت پيامبر در القاي نقش يكسان زن و مرد در آن دوره كه هر كدام مقتضيات زماني خاص خود را داشته نازل شده است. اما در سال پنجم هجرت سوره حديد (57) آيات 12- 13و 17 فضل ديگري از جايگاه زن را به تصوي ميكشد.
يوم تري المومنون و المومنات ...... نورهم بين ايديهم و بايمانهم بشريكم اليوم جنات تجري من تحتها الانهار خالدين فيها ذالك هو الفوز العظيم. نيو م يقول المنافقون و المنافيات انظرو نا نقتبس من ............ قبل ارجعو و رائكم فاالتمسوا نورا فضرب بينهم بسور له باب باطنه فيه رحمه و ظاهره من قبله العذاب... ان المصدقين و المصدقات و اقرضوالله قرضاًحسناًيضاعف لهم و لهم اجر كريم. (روزي كه مردان و زنان با ايمان را ببيني در حالي كه ميشتابند نورشان بين دستهاشان و به جانب راستشان بشارت شما امروز بهشتهايي است كه از زير آن نهرها روان است. جاودانيان در آن اين است آن كاميابي بزرگ روزي كه مردان و زنان منافق به آنان كه ايمان آوردند ميگويند نظر كنيد به ما تا اقتباس نماييم از نور شما. گفته شد كه برگرديد به عقب پس بجوييد نوري پس كشيده شد ميانشان ديواري كه در آن دري است كه باطن آن رحمت است در آن و ظاهرش از پيش آن است عذاب. آيات 12 و 13: اول در آيه 12 زنان و مردان مؤمن را در يك گروه ايماني جا ميدهد و ميفرمايد كه اين گروه براي خودش نوري و راهنمايي دارد كه بر طبق آن مردان و زنانش حركت ميكنند. در آيه 13 زنان و مردان منافق را در يك گروه قرار ميدهد كه داراي ........ نيستند وجهت حركتشان به گونهاي است كه برايش سخت ارجعو رجوع و بازگشت به كار برده و دور افتادن از قائله تكامل نيز همين است. ليكن دليل داشتن نور خداوند در آيه 11 قرض دادن به خدا ميداند.
بر طبق آيه 17 نيز مردان و زنان مومن ايمان به خدا دارند و در راه او از آنچه كه دارند انفاق ميكنند. يعني از مالشان و جانشان در راه خدا ايثار ميكنند كه باز هم در آيه 10 همين سوره به آن اشاره گرديده است. درآيه 17 درباره اين موضو
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر