۱۳۹۲ آذر ۲۰, چهارشنبه

مقاله خانم مهندس آذر منصوری در ویژه نامه روزنامه اعتماد 18 آذرماه

در فرازو فرودهای جنبش های اجتماعی در ایران نقش جنبش دانشجویی بعد از وقوع نقطه عطف 16 آ ذر1332،نقشی بی بدیل و تاثیر گذار قلمداد می شود .نقطه عطفی که مدیون جانفشانی سه آذری است که در تاریخ مبارزات آزادیخواهانه مردم ایران اهورایی شدند .به میزان این تاثیر گذاری نیز شاهد مواجهه مخالفان جنبش دموکراسی خواهی ایران با فعالین دانشجویی و تشکل های موثر دانشگاهها در طول حیات این جنبش بوده و هستیم.طرفه آن که تشکل های دانشجویی در سال های اخیر از سوی جریان های تمامیت خواه نیز مورد توجه قرار گرفته و این جریان ها همه توان خود را نیز بکار گرفته اند تا این از این ظرفیت در راستای نیل به اهداف خود بهره گیرند. اما روی سخن این نوشتار پرداختن به نقشی است که جنبش دانشجویی به طور عام و زنان فعال این جنبش به طور خاص در جنبش دموکراسی خواهی مردم ایران به ویژه در دهه های اخیر داشته اندو پاسخ به این سوال اساسی که وجود و حضور زنان در این جنبش چه تاثیر یا تاثیراتی بجای گذاشته است.بطور قطع جنبش های اجتماعی با حضور گروههای متشکل که مطالبات و خواست های طبقات اجتماعی را پیگیری می کنند قادر خواهند بود در سیر تحولات سیاسی و اجتماعی نقشی تعیین کننده بجای بگذارد در این بین جنبش دانشجویی که بخش عظیمی از جامعه را نمایندگی می کند نقشی بی بدیل است. در واقع بخش عمده ای از جنبش دموکراسی خواهی را فعالین جنبش دانشجویی تشکیل می دهند و از این محل نیز جنبش های مذکور ترمیم و باز سازی می شوند.در این بین مسئله ای که کمتر به آن پرداخته شده نقش فعال زنان است که بنظر می آید در نقد جنبش های دانشجویی مورد غفلت واقع شده است.با نگاهی به فعالیت تشکل های آزاد دانشجویی و نیروهای فعال وتاثیر گذارآن ها شاید بتوان به بخشی از تحرکات زنان درجنبش های دانشجویی پی برد.زنان و دختران دانشجو به ویژه در بزنگاهها وگردنه های سخت مبارزات حق طلبانه مردم ایران نشان دادندعلی رغم تبعیض جنسیتی در ساختار حقیقی و حقوقی کشور در دفاع از حقوق مردم بدون توجه به تبعیض های تحمیل شده پا به پای مردان بر اعاده این حقوق پای می فشارند جتی چنانچه این پافشاری آن ها را از بسیاری از حقوق مسلم و حتی اولیه خود من جمله حق تحصیل محروم نماید. این بالندگی نیز در پی گشایش هایی است که به ویژه پس از انقلاب اسلامی در حوزه آموزش عالی در کشور رخ داده است .میزان راه یافتگان دختر به دانشگاهها که سال هاست گوی سبقت را از مردان ربوده اند خود گواهی بر این تغییر است.تغییری که منجر به حضور رو به افزایش نیمی از پیکره جامعه در آموزش عالی شده و به دنبال آن این نقش نیز شکلی مضاعف به خود گرفته است .محرومیت ها و .محدودیت ها نه تنها مانعی برای حضور بالنده زنان در جنبش های دانشجویی نشده بلکه محرومیت ها تبعیض ها بر انگیزه حضور فعال زنان در جنبش دانشجویی افزوده است .چرا که با این حضور مطالبات دیگر زنان نیز بستری برای ظهور و بروز پیدا کرده است .زنان فعال در جنبش دانشجویی با حضور در این جنبش در دو سطح تاثیر گذاری قابل توجهی از خود بجای گذاشته اند .از یک سو در تشکل های دانشجویی پا به پای فعالین دیگر و بدون توجه به نابرابری هایی که در ابعاد مختلف زیست خود با آن مواجه بوده اند سعی در جریان سازی جنبش های دانشجویی دارند و از سوی دیگر نیز با پذیرفتن این نقش زمینه را برای نقش آفرینی زنان در روند توسعه همه جانبه به نمایش میگذارند.به بیان دیگر آنان با ایفای نقشی چند وجهی در پی پرکردن شکاف هایی هستند که در حوزه های گوناگون به زنان ایران تحمیل شده است.هر چند محدودیت های و محرومیت هاو... بی شمار را به جان خریده اند اما از پای ننشستند .اما زنان نیز در جنبش هایی دانشجویی بیشترین نقششان تا قبل از حضور در قدرت با رویکردی بسیار مشارکت جویانه تعریف شده است اما واقعیت آن است که به هیچ روی تناسب قابل دفاعی بین این حضور و پس از آن به چشم نمی خورد.

مصاحبه خانم آذر منصوری با ایسنا ( آبانماه 92 )

آذر منصوری: مخالفت با وزیر پیشنهادی ورزش و جوانان ناشی از غلبه اقلیت افراطی در مجلس است یک فعال سیاسی اصلاح‌طلب اظهارداشت: به نظر می‌رسد جنس مخالفت نمایندگان با سه وزیر پیشنهادی ورزش و جوانان ناشی از غلبه اقلیت افراطی در مجلس بر تصمیم‌گیری و رای اعتماد نمایندگان است. آذر منصوری در گفت‌وگو با ایسنا با اشاره به اهمیت وزارت تازه تاسیس ورزش و جوانان و اهداف این وزارتخانه در ارتباط با بحث ورزش و جوانان گفت: با توجه به شرح وظایف و اهداف این وزارتخانه بدون وزیر ماندن آن باعث ایجاد یک نوع توقف، عقب ماندگی و همچنین نابسامانی در بحث ورزش و جوانان می‌شود و آسیب‌های جدی به این دو بخش وارد خواهد کرد. وی با بیان این‌که نقد نمایندگان به وزرای پیشنهادی و برنامه‌های آن‌ها باید عالمانه و کارشناسانه باشد، تصریح کرد: متاسفانه می‌بینیم که نقد نمایندگان در ارتباط با برنامه‌های مرتبط با وزرا معطوف به یک نوع صحنه تقابل شده که این در شان مجلس نیست و پاسخ منطقی و درخور به خواست و مطالبه مردم در انتخابات ریاست جمهوری اخیر نیز نمی‌باشد. این عضو مجمع زنان اصلاح‌طلب با بیان این‌که تلاش می‌کند با ایجاد تعامل با مجلس اهداف و برنامه‌های خود را به پیش ببرد و مطالبات مردم را محقق کند و مجلس نیز باید در این زمینه همکاری‌های لازم را انجام دهد، گفت: نمایندگان باید مشخص کنند که در خصوص ورزش و جوانان چه برنامه‌ها و اهدافی را در دستور کار دارند و متناسب با این دستورکارها و همچنین برنامه‌هایی که وزرای پیشنهادی ارائه می‌کنند به موضوع رای اعتماد بپردازند و ما متاسفانه چنین موضوعی را در مجلس به خصوص از سوی گروه و افرادی که بیشترین مخالفت را در مورد وزرای پیشنهادی آقای روحانی داشته‌اند، مشاهده نمی‌کنیم و به نظر می‌رسد که جنس مخالفت نمایندگان با سه وزیر پیشنهادی آقای روحانی برای وزارت ورزش و جوانان ناشی از غلبه اقلیت افراطی در مجلس است. به نحوی که آن‌ها توانسته‌اند در تصمیم‌گیری‌ها و رای اعتماد نمایندگان تاثیر داشته باشند. این فعال سیاسی اصلاح‌طلب ادامه داد: واقع‌بینی و انصاف اقتضا می‌کند که با توجه به رایی که مردم به آقای روحانی دادند و بدنه اجتماعی که دولت آقای روحانی دارد، مجلس از در تعامل با دولت وارد شود و بیش از این وزارتخانه مهم و تاثیرگذار ورزش و جوانان که می‌تواند با فعالیت‌ها و اقدامات خود تصاویر مناسبی از ایران در جامعه جهانی ارائه کند را معطل نکند و با توجه به نکات مطرح شده تکلیف این وزارتخانه را هر چه زودتر مشخص کند.

باید مثل افغانستان برای زنان سهمیه در نظر بگیریم ( مصاحبه آذر منصوری با سلام نو ( شهریور 92 ) )

آذر منصوری: باید مثل افغانستان برای زنان سهمیه در نظر بگیریم آذر منصوری از جمله فعالین زن اصلاح طلب است که در گذشته در ساختار شورایی و حکومتی حضور داشته است. وی که در گذشته رئیس دفتر سیاسی جبهه مشارکت بود اعتقاد دارد که برای تقویت حضور زنان در سیاست باید از الگوی افغانستان استفاده شود. آذر منصوری از جمله فعالین زن اصلاح طلب است که در گذشته در ساختار شورایی و حکومتی حضور داشته است. وی که در گذشته رئیس دفتر سیاسی جبهه مشارکت بود اعتقاد دارد که برای تقویت حضور زنان در سیاست باید از الگوی افغانستان استفاده شود. خبرنگار سلام نو گفتگویی با وی انجام داده که در ادامه می‌خوانید: علت حضور کمرنگ زنان در پست‌های مدیریتی در کشورمان چیست؟ در کشورهایی که مشابه ایران نیروهای تندرو در آن حضور دارند، در مدیریت‌های اجرایی و کلان حضور زنان را بر نمی‌تابند. تلقی آن‌ها این است که زنان هم به لحاظ ساختار حقوقی و هم به لحاظ ساختار حقیقی نباید حضور پررنگی در مجامع داشته باشند. توجیه این جریانات هم این است که زنان توان حضور در پست‌های مدیریتی را ندارند. زنان را همیشه به عنوان جنس دوم تلقی می‌کنند. به نظر شما راه حل این مشکل چیست و چطور می‌توان حضور زنان در حوزه‌های حکومتی را تقویت کرد؟ راه حل مشکلات زنان این است که برای آن‌ها سهمیه خاص در نظر گرفته شود. ما باید یک مقایسه تطبیقی با کشورهایی که در سال‌های گذشته از ما عقب‌تر بودند انجام دهیم. در کشوری مانند افغانستان که زمانی در بحث حضور زنان از ما خیلی عقب‌تر بود، ‌ الان ۲۵ درصد پارلمانش را زنان تشکیل می‌دهند. در واقع افغانستان با قرار دادن یک سهمیه در انتخابات مجلس و استخدام ادارات، مشکل حضور زنان را حل کرد. ما هم باید به دنبال جریان سازی در ساختار حقوقی کشورمان باشیم. انتصاب زنان به عنوان سخنگوی وزارتخانه و یا انتخاب یک زن برای سفارت را چطور ارزیابی می‌کنید؟ حضور زنان در کابینه و پست‌های کلیدی نقش موثری در توسعه همه جانبه کشور خواهد داشت که متاسفانه این امر توسط مردان نادیده گرفته شده است. قرار دادن جایگاه حقوقی برای زنان به عنوان معاون و یا سخنگو بسیار کار مناسبی است. اما از آن مهم‌تر نقشی است که فعالین حقوق زن برای جریان سازی و تزریق به ساختار حقوقی ایفا می‌کنند. حضور زنان برای امر توسعه الزامی است. در کشور افغانستان هم این کار انجام شده و قطعا در ایران راحت‌تر می‌تواند انجام شود. نظر رهبر انقلاب در این خصوص چه بود؟ آیا ایشان مخالف حضور زنان در این سطوح مدیریتی و سیاسی بودند؟ حضرت امام بار‌ها گفتند که زنان باید در مقررات اساسی جامعه نقش ایفا کنند. ضمن اینکه در قانون هم از اسم رجل سیاسی برای تصدی پستی مانند ریاست جمهوری استفاده شده است. منظور از رجل سیاس نه مرد سیاسی بلکه کسانی هستند که به امور سیاسی مملکت آشنا هستند و تجربه کار کار‌شناسی و سیاسی در دولت را داشته باشند. عده‌ای از متحجرین برای محدود کردن زنان سعی دارند تفسیر متفاوتی از قانون اساسی را ارائه دهند که بر خلاف نظر امام (ره) بود. امام با حضور و مشارکت زنان در امور سیاسی و اجرایی هیچ مخافلتی نداشتند بلکه تشویق کننده بودند. وضعیت زنان در انتخابات مجلس آتی را چطور می‌بینید؟ زنان به دنبال افزایش جایگاه حقیقی و حوققی خود هستند. زنان و خصوصا زنان اصلاح طلب به دنبال مشارکت فراگیر در انتخابات مجلس آینده خواهند بود.

افراطیون با تمام امکانات و ابزار‌هایشان به میدان آمدند ( آذر منصوری در مصاحبه با پویش )

واقعیتی که مقابل رئیس جمهور وجود دارد این است که افراطیون با تمام امکانات و ابزار‌های خود آمدند تا از موفقیت دولت یازدهم جلوگیری کنند. یک فعال سیاسی اصلاح طلب گفت: اظهارات وزیر اطلاعات دولت تدبیر و امید در راستای جذب حداكثری و ادامه سیاست تبدیل منتقد به معتقد و مخالف به منتقد است.ما باید تا می‌توانیم به دور از تنگ‌نظری و مسائل حزبی و جناحی دایره افرادی كه زیر چتر نظام قرار می‌گیرند را گسترش دهیم نه اینكه به بهانه‌های مختلف نظیر غربال گری هر روز دایره دوستان را تنگ و تعداد منتقدان و مخالفان را افزایش دهیم. آذر منصوری گفت: واقعیتی که مقابل رئیس جمهور وجود دارد این است که افراطیون با تمام امکانات و ابزار‌های خود آمدند تا از موفقیت دولت یازدهم جلوگیری کنند. وی با بیان اینکه واقعیت حضور افراطیون در کشور را باید پذیرفت، گفت: متاسفانه دولت باید مقداری از توان و ظرفیت خود را صرف خنثی سازی توطئه‌ها و اقدامات افراطیون قرار دهد و متناسب با اقدامات آنها برخورد كند كه این مساله معظل بزرگی برای كشور است خصوصا كه مردم به این دولت برای حل مشكلاتشان امید بسته‌اند. منصوری گفت: البته دولت نباید در دامی که افراطیون پهن کردند بیافتد. آن‌ها به دنبال رادیکالیزه کردن فضای سیاسی کشور هستند که باید سعی کرد جلوی آن‌ها را گرفت. پاسخ تندرو‌ها را نباید با تندروی پاسخ داد و نباید آن‌ها بتوانند در دولت تاثیر بگذارند. این فعال سیاسی اصلاح طلب با بیان اینكه دولت باید با پرداختن به مطالبات مردم پاسخ تندرو‌ها را بدهد،گفت: افراطیون از نظر من نمی‌توانند تاثیری بر روند کاری دولت بگذارند و کارشکنی کنند و تنها پیامدی که در کشور خواهند داشت همسویی با دشمنان نظام در تزریق یاس و نا‌امیدی به مردم است تا آنها از صندوق‌های رای و این گفته امام که میزان رای ملت است نا‌امید شوند. منصوری ادامه داد: رئیس جمهور؛ وزرا و افراد کابینه‌اش را بنا به خواست مردم انتخاب کرده و اگر کسانی مقابل خواست مردم بایستد باید رسوا شود. وی در ادامه در خصوص فراهم شدن فضا برای فعالیت احزاب در كشور گفت: با توجه به تحولات صورت گرفته کمیسیون ماده 10 می‌تواند به باز شدن فضا كمك كند. با رویکرد فراجناحی نه تنها خانه احزاب می‌تواند به فعالیت خود ادامه دهد بلکه احزابی که به اشکال مختلف از طریق این کمیسیون منع فعالیت شدند نیز حق ادامه فعالیت خواهند داشت. منصوری به اظهارات اخیر وزیر اطلاعات اشاره كرد و گفت: اظهارات وزیر اطلاعات دولت تدبیر و امید در راستای جذب حداكثری و ادامه سیاست تبدیل منتقد به معتقد و مخالف به منتقد است.ما باید تا می‌توانیم به دور از تنگ‌نظری و مسائل حزبی و جناحی دایره افرادی كه زیر چتر نظام قرار می‌گیرند را گسترش دهیم نه اینكه به بهانه‌های مختلف نظیر غربال گری هر روز دایره دوستان را تنگ و تعداد منتقدان و مخالفان را افزایش دهیم. در همین راستا امیدواریم احزابی که به دلیل برخوردهای جناحی منع فعالیت شدند به حیات خود ادامه دهند. وی در ادامه در خصوص مباحث مطرح در حوزه سیاست خارجه دولت تدبیر و امید گفت: آنچه در طول هشت سال گذشته به تعامل ایران با دیگر کشور‌ها ضربه زد نوع گفتمان و رفتار رئیس دولت بود به صورتی که ایران را روز به روز به وضعیتی کشاند که کشورهایی مانند اسرائیل بتوانند در عرصه بین المللی علیه ما اقداماتی انجام داده و تحریم‌ها را تشدید کنند. منصوری گفت: گفتمان اصلی در انتخابات سیاست خارجه بوده و مردم به برنامه‌ها و سیاست‌های دکتر روحانی رای مثبت دادند و همانطور که آقای روحانی اعلام کرد که این پیام مردم به جامعه بین الملل نیز ارسال شد باید این پیام مردم در داخل نیز به گوش مخالفان برسد. وی ادامه داد: در طول هشت سال گذشته فشار تحریم‌ها باعث کوچک شدن سفره مردم و به خطر افتادن جان بیماران شده كه البته راهکار خروج از این تحریم‌ها در برنامه‌های دکتر روحانی موجود است وی با اشاره به آرای حسن روحانی در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم گفت: روحانی باید در چینش نیروهای خود در وزارت خارجه و هم در برنامه‌های خود در جامعه جهانی آزادانه عمل کند.

فساد اقتصادی گسترده ؛ نتیجه غلبه فضای امنیتی بر فضای سیاسی ( گفتگوی آذر منصوری با وبسایت پویش )

یك فعال سیاسی اصلاح‌طلب گفت: ممکن است افرادی بتوانند در بیت‌المال تصرف داشته باشند اما ساختار حقوقی در کشور به صورتی است که افراد صاحب قدرت در پیشگاه ملت باید پاسخگوی اعمال و رفتار خود باشند. آذر منصوری در گفت‌وگو با ایلنا با توجه به افشاشدن برخی از فسادهای مالی و حیف و میل بیت المال در دولت گذشته بیان کرد: در کشوری که قرار است میزان رأی ملت باشد حاشیه امنی برای کسانی که پست‌های کشوری را به عنوان امانت به عهده گرفته اند وجود ندارد. وی با بیان اینكه مهم‌تر از افشاگری پیدا کردن علت فساد در دولت گذشته است،گفت: به نظر من غلبه فضای امنیتی بر فضای سیاسی به عنوان اصلی‌ترین عامل باعث سوءاستفاده افراد صاحب قدرت از بیت المال و فساد اقتصادی شده است. منصوری به اختلاس سه هزار میلیارد تومانی اشاره کرد و توضیح داد: این اختلاس در نوع خود بی‌سابقه‌ترین جفاها در حق ملت بود. زمانی که فضای اطلاع‌رسانی و رسانه‌ای در کشور محدود باشد و خط قرمزهای زیادی برایشان تعریف شده باشد تعهد اصلی آنها که پرسشگری و پیگیری مطالبات مردم است ممکن نیست. وی شرط حاکم شدن مردم‌سالاری را فقط شمارش آرای مردم ندانست و ادامه داد: از لوازم دیگر مردم‌سالاری رسانه‌های مستقل است که وظیفه‌ آنها نظارت بر عملکرد حاکمیت می‌باشد و زمانی که با محدودیت مواجه شوند عملاً از انجام وظیفه خود باز می‌مانند. وی ادامه داد: حق مسلم مردم است که در مورد اتفاقات رخ داده در چهارسال گذشته آگاهی کامل داشته باشند و با روند ناصوابی که در کشور حاکم شده بود اگر مردم در جریان امور قرار گیرند مطالبات و توقعات خود از دولت را با توجه به وضعیت موجود پیگیری خواهند كرد. این فعال سیاسی اصلاح‌طلب ابراز داشت: دولت یازدهم در موقعیتی قرار گرفته که برای غلبه بر بحران‌های اقتصادی، کار سنگین و دشواری را پیش رو دارد و باید با تلاش فراوان نابسامانی‌های جامعه را متوقف کند. منصوری گفت: ممکن است افرادی بتوانند در بیت‌المال تصرف داشته باشند اما ساختار حقوقی در کشور به صورتی است که افراد صاحب قدرت در پیشگاه ملت باید پاسخگوی اعمال و رفتار خود باشند. آذر منصوری گفت: در هشت سال گذشته با روی کار آمدن احمدی‌نژاد با یک رویکرد محدود کننده بسیاری از مدیران توانمند، باتجربه و سالم از صحنه مدیریتی کشور کنار گذاشته شدند و افرادی با برچسب زدن فتنه به دیگران در این زمینه بسیار سوءاستفاده کردند. وی به دوران اصلاحات اشاره کرد که با توجه به فضای مطبوعاتی آزاد این سطح از فساد گسترده در کشور وجود نداشت و ادامه داد: اکنون با افشاگری‌های صورت گرفته مردم از دستگاه قضایی انتظار دارند که با افراد فاسد برخورد کند واگر حاشیه امنی برای افراد مفسد شکل بگیرد سبب ایجاد فضای بی‌اعتمادی، یأس و دلسردی در مردم و کشور می شود.

مصاحبه ای آذر منصوری با وبسایت پویش ( خرداد 92 )

چکیده : « روحانی می‌تواند آرامش را به کشور بازگرداند. اتفاقات چهار سال گذشته باعث شده است مفاهمه‌ای که یک نظام و کشور برای همدلی و ایجاد وحدت بین نیروهای دلسوز و نخبه نیاز دارد از بین برود. » مشاور رییس‌جمهور دوران اصلاحات، آقای روحانی را تنها کسی دانست که می‌تواند با حضور خود در مسند ریاست جمهوری، حداقل‌های مطالبات اصلاح طلبان را پیگیری کند. «آذر منصوری» در این باره به پویش گفت: با توجه با شرایطی که در کشور با آن روبه رو هستیم نیاز اصلاح طلبان به حداقل‌های مطالباتشان بیش از هر زمان دیگری احساس می‌شود. از طرفی شرایط برای تعیین مطالبات حداکثری جریان اصلاحات فراهم نیست. در کشور نیاز به اعتدال داریم، اعتدالی که بتواند از تندروی در دو طیف سیاسی کشور اعم از اصولگرا و اصلاح طلب جلوگیری کند. اعتدال می‌تواند زمینه ساز برون رفت کشور از چالش‌های پیش رو شود. وی ادامه داد: مهم‌ترین هنر رئیس جمهور، توقف روندهایی است که موجب شکل گیری این چالش‌ها شده و در درجهٔ دوم باید بتواند با مدیریت بر چالش‌های مذکور غلبه کند. این رویارویی که میان جریان‌های سیاسی کشور به وجود آمده به نفع کشور نیست. این فعال سیاسی اصلاح طلب افزود: روحانی می‌تواند آرامش را به کشور بازگرداند. اتفاقات چهار سال گذشته باعث شده است مفاهمه‌ای که یک نظام و کشور برای همدلی و ایجاد وحدت بین نیروهای دلسوز و نخبه نیاز دارد از بین برود. انسدادی نگران کننده میان جریان‌های سیاسی شکل گرفته است. هر نیروی دلسوزی که در کشور زندگی می‌کند و دغدغهٔ دور کردن کشور از خطر‌ها را دارد باید که توجه کند راهکار برون رفت کشور از این شرایط، ایجاد مفاهمه بین جریان‌های سیاسی است. مفاهمه‌ای که بتواند وحدت را بین نیروهای سیاسی و حول محور منافع ملی ایجاد کند. به گفتهٔ خانم منصوری، بهترین گزینه‌ای که می‌تواند میان جریان‌های سیاسی مختلف تفاهم ایجاد کند بعد از آقای هاشمی، آقای روحانی است که با خط اعتدالی که در پیش گرفته و نگاهی که جریان اصولگرا و اصلاح طلب به ایشان دارد می‌تواند گره‌ای که در کشور ایجاد شده را باز کند. وی ادامه داد: تلاشی که برخی اصولگرایان مثل آقای عسگراولادی کردند ولی به نتیجهٔ نرسید اگر در سطح گسترده تری مثل مدیریت اجرایی صورت گیرد می‌تواند روزنه‌هایی را باز کند. مشاور رییس‌جمهور دوران اصلاحات با بیان اینکه تجربهٔ ۸ سال گذشته نشان داد که مدیریت و رویکرد حاکم بر قوهٔ مجریه نیاز به نیروهای با تجربه و با ریشه دارد گفت: روحانی شخصیتی است که با توجه به سابقه‌اش چه قبل از انقلاب و چه بعد از انقلاب، توانایی حل مسالهٔ چالش برانگیز انرژی هسته‌ای و سیاست خارجی را دارد. منصوری با اشاره لزوم جلب آرای خاموش و سرگردان به سود آقای روحانی بیان کرد: حمایت جریان‌های اصلاح طلب در فرصت باقی مانده می‌تواند آرای سرگردان را به سمت ایشان سوق دهد. هم چنین مواضعی که ایشان تا به اینجا داشته‌اند مواضع روشن و منطقی بوده است. آرای سرگردان و به تعبیر بسیاری از تحلیل گران آرای خاموش، نیاز به اقناع کافی برای حضور در انتخابات دارد. اظهارات ایشان و گروه‌های حامی باید اقناع لازم را در جامعه ایجاد کنند. وی ادامه داد: البته این به این معنی نیست که آرای خاموش را بتوانیم به صفر تنزل دهیم. به هر حال درصدی از مردم ممکن است که تصمیمی به حضور در پای صندوق رای نگیرند. رسانه‌ها و گروهایی که نه به منافع ملی ایران، نه به نظام و نه به منافع مردم فکر می‌کنند در این روز‌ها حداکثر تلاش خودشان را می‌کنند که مردم را از حضور در انتخابات دلسرد کنند. این فعال سیاسی اصلاح طلب در پایان، احتمال ائتلاف بین جریان‌های اصولگرا را به دلیل چالشی که بعد از دولت آقای احمدی‌نژاد با آن روبه رو هستند کم دانست و گفت: اختلاف سلیقه‌ای که اصولگریان در مناظره داشتند و چالش‌هایی که برای یکدیگر مطرح کردند احتمال ائتلاف میانشان را کم می‌کند. البته چیزی در ایران قابل پیش بینی نیست و آن‌ها تمام تلاش خود را به کار می‌گیرند که این ائتلاف صورت بگیرد.

آذر منصوری: اگر دولت به وعده هایش عمل کند، شکاف اصولگرایان بیشتر می شود

عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت اظهار داشت: اگر دولت بتواند به وعده‌هایی که به مردم داده است جامه عمل بپوشاند با توجه به شکافی که در حال حاضر در بین اصولگرایان وجود داد این شکاف ادامه پیدا خواهد کرد و اجماع اصولگرایان را نه تنها دور از دسترس‏، بلکه غیر ممکن می‌کند. آذر منصوری در گفتگو با ایلنا، در آسیب‌شناسی فعالیت‌های انتخاباتی اصولگرایان اظهار داشت: نحوه حضور اصولگرایان در انتخابات آینده می‌تواند به چند عامل بستگی داشته باشد که یکی از این عوامل بر میزان توفیق دولت در تحقق وعده‌هایی که به مردم داده است مبتنی است. این فعال سیاسی اصلاح‌طلب گفت: هر اندازه که دولت از پایگاه اجتماعی مردم فاصله بگیرد، اصولگرایان در زمینه ورود به صحنه انتخابات و رسیدن به اجماع با مشکلات کمتری مواجه خواهند بود‏ اما چنانچه دولت درعمل به وعده‌هایی که به مردم داده است موفق عمل کند‎، اصولگرایان مجبور خواهند شد که با رویکردی کاملا ایجابی در انتخابات شرکت کنند. وی افزود: ورود به عرصه انتخابات با رویکردی ایجابی آن هم از جانب اصولگرایان که تا به حال به این شکل در عرصه حضور پیدا نکرده‌اند و تمام فعالیت‌هایشان با رویکرد نفی و سلبی همراه بوده است، کاری بسیار دشوار است. منصوری گفت: اگر دولت بتواند به وعده‌هایی که به مردم داده است جامه عمل بپوشاند با توجه به شکافی که در حال حاضر در بین اصولگرایان وجود داد این شکاف ادامه پیدا خواهد کرد و اجماع آنها را نه تنها دور از دسترس بلکه غیر ممکن می‌کند. وی توضیح داد: آنچه که مسلم است این است که اصولگرایان نمی‌توانند بی‌تفاوت و بدون موضع از کنار تحولات عبور کنند، یا باید در موضع مخالف و منتقد باشند و یا از اقدامات دولت دفاع کنند و در نتیجه سیر تحولات پیش رو قطعا در نحوه حضور اصولگرایان تاثیرگذار خواهد بود. معاون سیاسی دبیرکل جبهه مشارکت با اشاره به نحوه عملکرد اصولگرایان که در گذشته حاکمیت یک دست را در دست داشتند، گفت: به نظر می‌رسد به دلیل اختلاف در برنامه‌ها و رویکردهای اصولگرایان و عدم دفاع از بسیاری از سیاست‌هایی که در سال‌های گذشته در کشور حاکم بوده است، آنها در انتخابات آینده مجلس هم نتوانند موفقیت چندانی را کسب کنند. وی خاطر نشان کرد: در انتخابات آینده مجلس چنانچه انسجام اصلاح طلبان حفظ و مقتضیات کشور در نظر گرفته شود و دولت حمایت خود از اصلاح طلبان را دریغ ندارد و وعده‌هایی را که به مردم داده است را عملی سازد، اصلاح طلبان خواهند توانست اکثریت کرسی‌های مجلس آینده را به دست بگیرند. منصوری در پایان گفت: به طور کلی پیش بینی محتمل این است که پیروزی مجلس از آن اصلاح طلبان خواهد بود، واصولگرایان و به خصوص اصولگرایان افراطی درمجلس آینده در اقلیت خواهند بود.

آذر منصوری در گفتگو با وبسایت خبری فرارو: «خاتمی» می‌توانست پیام صلح طلبانه مردم ایران را در مراسم «ماندلا» منتقل کند

عضو شورای مشاوران سید محمد خاتمی گفت: حضور آقای خاتمی در مراسم گرامی داشت نلسون ماندلا نه تنها به عنوان نماینده دولت جمهوری اسلامی ایران بلکه به عنوان نماینده ملت ایران می‌توانست حاوی پیام صلح طلبانه و آزادی خواهانه مردم ایران به جامعه جهانی و مردم آفریقا باشد و می‌توانست به روندی که دولت در عرصه بین المللی برای تنش زدایی پیش گرفته با هدف باز کردن قفل‌هایی بسته شده گذشته و دورکردن کشور از مخاطرات و تهدیدهای قدرت‌هایی که با ایران به تقابل برخواسته‌اند کمک کند. آذر منصوری، عضو جبهه مشارکت با بیان این مطلب در گفتگو با فرارو درباره اهمیت حضور در مراسم بزرگداشت ماندلا گفت: حضور مقامات رده اول کشورهای جهان چه آنهایی که در حال حاضر در راس قدرت هستند و چه مقامات سابق که اکنون مسوولیتی ندارند، در مراسم بزرگداشت نلسون ماندلا، رهبر فقید مبارزات حق طلبانه مردم آفریقای جنوبی نشات گرفته از شخصیت اثر گذار، اخلاق و روش و منش او در برقراری صلح و پایان بخشیدن به خشونت و بخشیدن و فراموشن نکردن است. وی افزود: کسی که برای برقراری صلح، برابری و آزادی سه دهه ازعمر خود را حبس می‌گذراند پای آرمان‌ها و ارزش‌های مورد نظر خود گذاشت شخصیتی است که باید مورد احترام و توجه جهانی قرار گیرد کما اینکه اخلاق، منش و روش او در روند تحولات جامعه جهانی به ویژه صلح و گفتگو تاثیرات شگرفی را به جا گذاشت. عضو شورای مشاوران سید محمد خاتمی ادامه داد: از این رو ضروری است که همه کشورهای که مدافع راستین روش و منش آزادی خواهانه و صلح طلبانه و در مجموع مدافع اخلاق ماندلایی هستند در بالا‌ترین سطح در مراسم تشییع و بزرگداشت نلسون ماندلا حضور پیدا کنند. وی تصریح کرد: بر این اساس ضروری بود از ایران نماینده و یا نمایندگانی در مراسم وداع با ماندلاحضور پیدا می‌کردند که بیانگر رویکرد ایران در معادلات جهانی به مسئله صلح آزادی و برابری با ادای احترام به شخصیتی که نماد این صفت‌ها است باشد. این عضو جبهه مشارکت درباره اینکه آیا موضوع ممنوعیت خروج سید محمد خاتمی مانع از شرکت او در مراسم وداع با ماندلا شده است گفت: من اطلاع دقیقی درباره تداوم ممنوعیت خروجی آقای خاتمی ندارم و نمی‌دانم که این ممنوعیت همچنان به قوت خود باقی است یا خیر ولی تصورم و تلقی این بود که برای خروج ایشان از کشور با توجه به جایگاه بین المللی و همچنین تاثیرگذاری ایشان در جهان در شرایط فعلی نمی‌بایست محدودیتی وجود می‌داشت. وی افزود: آقای خاتمی در زمان مسوولیت خود به عنوان رییس جمهوری ایران رابطه بسیار خوبی با نلسون ماندلا برقرار کرده بود و این رابطه ناشی از نوعی قرابت فکری و روش و منشی بود که ایشان با ماندلا داشت که این غرابت را ایشان نه در حد حرف بلکه در عمل به جهانیان نشان دادند. آقای خاتمی مبتکر و مبدع مطرح گفتگوی تمدن‌ها بود و به پیشنهاد ایشان بود که سال ۲۰۰۱ را به همین عنوان نامگذاری کردند. منصوری ادامه داد: بر این اساس حضور آقای خاتمی در مراسم گرامی داشت نلسون ماندلا نه تنها به عنوان نماینده دولت جمهوری اسلامی ایران بلکه به عنوان نماینده ملت ایران می‌توانست حاوی پیام مردم ایران به جامعه جهانی و مردم آفریقا باشد و می‌توانست به روندی که دولت در عرصه بین المللی برای تنش زدایی پیش گرفته با هدف باز کردن قفل‌هایی بسته شده گذشته و دورکردن کشور از مخاطرات و تهدیدهای قدرت‌هایی که با ایران به تقابل برخواسته‌اند کمک کند. وی با تاکید بر اینکه می‌بایست از ظرفیت شخصیت‌ها تاثیرگذار داخلی همچون آقای خاتمی برای رفع تهدیدهای خارجی و گشایش در روابط بین الملل استفاده کرد گفت: از فرصت حضور آقای خاتمی در این مراسم می‌توانستیم در راستای منافع ملی استفاده کرد و یکبار دیگر رویکرد تازه ایران که به نوعی بیانگر وفاق و وحدتی است که همه مدافعان منافع ملی به دنبال آن هستند را نشان داد. عضو شورای مشاوران سید محمد خاتمی درباره عدم وعده‌های دولت روحانی برای رفع محدودیت‌های گذشته گفت: تا جایی که پیگر اخبار هستم در مجموع دولت آقای روحانی و همکارانشان در تلاش هستند تا گام به گام تغییر رویکرد‌ها را که تاکنون در سیاست خارجی نمود داشته است را به سیاست داخلی هم تسری بخشند. وی افزود: در هر حال از ملزومات توفیق در سیاست خارجی گشایش در سیاست داخلی هم هست چرا که ما نمی‌توانیم با جامعه جهانی صحبت از صلح و گفتگو کنیم اما در داخل برای شاخص‌ترین چهره‌های کشور محدودیت‌ها و ممنوعیت‌هایی همچون حبس و حصر و ممنوعیت خروج از کشور وجود داشت باشد. منصوری با تاکید بر اینکه فضای امنیتی گذشته به طور کامل باید از بین برود و جای خود را به فضای سیاسی بدهد گفت: با این حال این تغییر روند و فضا نمی‌تواند به یکباره انجام شود بلکه باید در یک روند تدریجی باید صورت بگیرد و اکنون با بالا بردن مطالبات با توجه به محدودیت‌های دولت که دارد می‌تواند بر تلاش‌های دولت در تغییر این فضا اثر بگذارد. وی تاکید کرد: دولت با توجه به مشکلات و چالش‌هایی که پیش رو دارد که از دولت گذشته برای او به ارث رسیده و با توجه به وجود جریان‌های رانت خواری که هر کدام همچنان به سختی از منافع نامشروع خود دفاع می‌کنند باید به دولت حق داد که برای اعمال تغییرات خود به زمان نیاز داشته باشد. عضو شورای مشاوران سید محمد خاتمی در خاتمه گفت: با این حال دولت باید توجه داشته باشد که اگر قرار است در سیاست خارجی با تکیه بر نرمش قهرمانانه گشایشی صورت بگیرد که اولین گام‌ها در این رابطه هم برداشته شده است باید نشانه‌های این نرمش قهرمانانه در داخل منعکس شود که بخشی از آن با پیگیری‌ها و ایستادگی‌های دولت امکان پذیر است که اگر برگریدم به انتخابات پیام اصلی مردم در انتخبات ۲۴ خرداد هم همین بود.

آذر منصوری: معطل ماندن شعارهای سیاسی روحانی ضعف دولت است

«برخي مي‌خواهند نااميدي را به جامعه تزريق كنند». «بايد به دولت اعتماد كنيم»، «شعارهاي سياسي معطل مانده روحاني در انتخابات ضعف دولت است»، «ميراث 8 ساله احمدي‌نژاد با تلاش‌هاي يكي، دو ماهه قابل رفع نيست». اينها مهم‌ترين فراز‌هاي سخنان آذر منصوري چهره شناخته شده جريان اصلاحات در گفت‌وگو با «اعتماد» است. گفت‌و‌گوي اجمالي ما با منصوري درباره بايد‌ها و نبايد‌هاي روحاني در حفظ پشتوانه مردمي‌اش به شرح زير است. دولت روحاني با فهرست بلندبالايي از نقصان‌ها دولت را احمدي‌نژاد تحويل گرفته است، انبوه بدهي‌ها، خزانه خالي، بي‌انصباطي‌هاي مالي و آمارهاي غير واقعي از جمله آنها هستند، روحاني و تيمش با اين ضعف‌ها و مشكلات چه بايد بكنند. به نظر من بزرگ‌ترين مشكلي كه ممكن است براي دولت ايجاد نگراني بكند اين است كه با توجه به نقصان و ضعف‌هايي كه حاصل عملكرد 8 ساله احمدي‌نژاد است، مردم اين باور را داشته باشند كه اين نابساماني‌ها در كوتاه‌مدت قابل حل شدن است اما نكته اساسي اين است كه اين ميراث 8 ساله احمدي‌نژاد با تلاش‌هاي يكي، دو ماهه قابل رفع نيست و نيازمند مجموع تدابيري است. روحاني وعده داده بود كه صد روز بعد از تحويل دولت به مردم گزارشي از عملكردش را ارائه كند، به نظرتان اين گزارش مي‌تواند مردم را همچنان اميدوار نگه دارد؟ آنچه من از حرف‌هاي روحاني براي ارائه گزارش صد روزگي دولت برداشت كردم ارائه گزارش كاملي از وضعيت موجود كشور به مردم است نه حل مشكلات و كاستي‌ها و نقصان ‌هايي كه از دولت قبلي به او رسيده است. تحويل گرفتن دولت يازدهم توسط روحاني و توقف روند دولت احمدي‌نژاد نشان مي‌دهد كه آن روند مخرب به ويژه در حوزه اقتصاد متوقف شده و مسير جديدي پيش رو گرفته است. مردمي كه به روحاني راي دادند به طور ويژه دو خاستگاه داشتند؛ يكي آنهايي كه خواستار رفع مشكلات معيشتي بودند و ديگري جمعي به دنبال گشايش فضاي سياسي كشور، آيا در اين مقطع دولت به اين دو ديدگاه توجه داشته است؟ ما بايد به اين نكته توجه جدي داشته باشيم كه سياست داخلي و سياست خارجي كشور در امتداد يكديگر هستند و عدم توجه به يكي باعث ناكام ماندن ديگري مي‌شود . برخي نقد مي‌كنند كه دولت همه تلاشش را روي دپيلماسي قرار داده است و به امور داخلي توجهي نمي‌كند، اين نقد را قبول داريد؟ دولت اگر بخواهد ديپلماسي موثر و نتيجه‌بخشي داشته باشد تا به واسطه آن بتواند با اقتدار پشت ميز مذاكره با غرب بنشيند و تحريم‌‌هاي سختگيرانه عليه نظام را رفع كند و مانع صدور قطعنامه‌هاي جديد‌تر عليه كشور شود بايد پشتوانه داخلي محكمي داشته باشد و اين يعني بهبود و حفاظت از اميدي كه در جامعه شكل گرفته است. اگر اين پشتوانه داخلي نباشد شعار‌ها و وعده‌هاي اميدبخش دولت روحاني همچون پايين آوردن خط فقر، حل مشكل بيكاري و تحقق حقوق شهروندي و گشايش و فضاي سياسي كشور هم حاصل نخواهد شد. باتوجه به كارنامه سه ماهه دولت روحاني فكر مي‌كنيد دولت پشتوانه مردمي‌اش را همچنان حفظ كرده است؟ با توجه به اقدامات دولت در اين سه ماهه گذشته پشتوانه مردمي دولت نه تنها حفظ شده است بلكه بخش‌هايي از اصولگرايان هم كه واقع‌بين و منصف هستند به اين جمع اضافه شده‌اند. نقاط ضعف و قوت عملكرد سه ماهه دولت را چه مي‌دانيد؟ بيشترين توفيق دولت روحاني در اين مدت كوتاه در دستگاه ديپلماسي مشاهده مي‌شود. اهميت اين توفيق زماني دو چندان مي‌شود كه كارشكني‌هاي صورت گرفته عليه اقدامات دولتمردان را در اين ايام در نظر گرفت. نقطه ضعف دولت چه؟ به هر حال به خاطر تغيير فضايي كه چه در زمان انتخابات و چه پس از آن در سياست داخلي شكل گرفت يكسري شعارهاي معطل مانده‌يي وجود دارد كه در فصل انتخابات به مردم وعده داده شد و رسيدگي جدي به آنها لازمه موفقيت بيشتر دولت است چرا كه توفيق در سياست داخلي و سياست خارجي در تلازم جدي با هم هستند و آن چيزي نيست جز پيشرفت در عرصه حقوق شهروندي، آزادي‌هاي مدني و بهبود فضاي سياسي و... بيشترين قشر حامي روحاني افرادي بودند خواستارتغيير فضاي سياسي كشور، اما اخيرا بعضي دولتمردان چون وزير دادگستري مي‌گويند دولت وارد اين ماجرا ها نمي‌شود. فكر نمي‌كنيد اين تهديدي براي پشتوانه مردمي دولت است؟ بحث زندانيان سياسي و محدويت‌ها، گشايش و فضاي سياسي كشور از جمله اين توقعات و انتظارات قريب به اتفاق مردمي است كه در انتخابات 24 خرداد پاي صندوق‌هاي راي آمدند. اين نكته خيلي جدي است كه هم كنشگران جامعه سياسي بايد به آن توجه داشته باشند و هم دولتمردان كابينه يازدهم. دولت پيگير اين امور هم هست اما برخي مخالفان تندرو مي‌خواهند به جامعه القا كنند كه دولت اين وعده‌ها را براي جلب آراي مردم سر داده است دولت بايد با اين مطالبات و موانعي كه بر سر راه دارد چه كند؟ اينها مطالبات بحق مردم در زمان انتخابات بود كه به گوش حاكميت هم رسيد اما بايد توجه داشته باشيم كه همان‌طور كه دامن زدن به ديگر مطالبات مردم مثل كاهش تورم، كاهش فقر، كاهش گراني‌ها و غيره مي‌تواند فضاي سياسي كشور را تغيير دهد دامن زدن به اين دست مطالبات كه همگان مي‌دانند در يد اختيارات دولت نيست كه آنها را حل كند. توصيه‌تان به روحاني و دولتمردانش براي سامان دادن به اين دست مطالبات چيست؟ ابتدا ما بايد به دولت روحاني اعتماد كنيم و بدانيم برخي مي‌خواهند جامعه را نااميد كنند. دولت هم بايد براي سامان دادن به مطالبات معطل مانده‌اش چاره‌يابي كند و از برنامه‌هايش در اين باره به مردم خبر دهد. در مقابل مردم هم بايد به مطالبات‌شان منطقي‌تر و واقع‌بينانه‌‌تر نگاه كنند چرا كه افراطيون به دنبال اين هستند دستاويزي بيابند تا اميدي كه در جامعه شكل گرفته را به نااميدي تبديل كنند. روحاني و دولتمردانش چه بكنند كه همواره پشتوانه مردمي‌شان را حفظ كنند؟ اين بستگي به نوع مطالبات و طرح مسائل دارد. متاسفانه برخي آقايان سعي مي‌كنند با شدت بخشيدن به حجم و سطح مطالبات، اين باور را در مردم ايجاد كنند كه دولتمردان از عهده شعارها و برنامه‌هاي اعلام شده‌شان برنمي‌آيند. قاعدتا مخالفان روحاني كه در انتخابات 24 خرداد ناكام ماندند و با بي‌اقبالي مردم مواجه شدند به دليل نگاه‌شان به دولت پشتوانه مردمي آن را نشانه گرفته ‌اند و همه سعي خود را به‌كار خواهند بست تا دولت توفيقي به دست نياورد. مهم‌ترين هدف‌شان اين است كه بين دولت و پشتوانه مردمي و اجتماعي‌اش شكاف ايجاد كنند و به هواداراني كه به دولت دل بسته‌اند نااميدي تزريق كنند. منبع: اعتماد

آذر منصوری در گفتگو با پویش :

در واقع این مردم ایران هستند که در انتخابات نشان دادند که به هیچ وجه در پی راه حل‌های خشن و روندی که در بسیاری از کشورهای دیگر اتفاق می‌افتد برای تغییر فضای حاکم بر جامعهٔ خودشان نیستند. پویش - سرویس سیاسی: همهٔ مردم و جریان‌های سیاسی که به منافع ملی می‌اندیشند یک صدا از این توافق حمایت کردند و به طبع این حمایت ما شاهد ایجاد جو روانی مثبت و در واقع باور‌تر شدن روزنه‌های امید در تمامی طبقات جامعهٔ خود هستیم. آذر منصوری در گفنگو با پویش اظهار داشت: بعد از توافق تیم دیپلماسی ایران و گروه ۱+۵ در ژنو فضای روانی حاکم بر جامعهٔ ایران دچار تغییرات همراه با امیدواری شد به گونه‌ای که این شادی و شعف را می‌شود در طبقات مختلف جامعه مشاهده کرد. وی با اشاره به دلایل این تغییر فضا در کشور افزود: نکتهٔ اول اینکه در طول ۸ سال گذشته افکار عمومی با شکلی از هیاهو و جنجال که بر سر موضوع انرژی هسته‌ای در کشور به راه افتاده بود، مواجه بودند و به همین دلیل افکار عمومی نسبت به این مساله به شدت حساس شده بودند به طوری که تقریبا می‌شد گفت تمامی طبقات جامعه اعم از فرادست و فرودست و طبقهٔ متوسط پیگیر مسالهٔ هسته‌ای کشور بودند. وی در ادامه، با اشاره به رویکرد دولت گذشته در قبال مسالهٔ هسته‌ای، بیان کرد: همانطور که مشاهده کردیم، دولت گذشته رویکردی عجیب نسبت به مسالهٔ انرژی هسته‌ای داشت، ابتدا تحریم‌ها و قطع نامه‌های شورای امنیت را کاغذ پاره می‌خواند ولی در سال‌های پایانی تمامی ناکارآمدی‌ها و مشکلات داخلی، به ویژه ناکارآمدی‌های اقتصادی‌اش را به پای تحریم‌ها گذاشت و همانگونه که آقای دکتر روحانی هم گفتند پر درآمد‌ترین دولت در طول چند دههٔ اخیر بدهکار‌ترین دولت هم بود. وی با مرور نقش مهم گفتمان سیاست خارجی در مناظرات انتخاباتی دورهٔ یازدهم ریاست جمهوری، افزود: اگر مناظره‌های تلویزیونی کاندیدا‌ها باز بینی شود، دیده می‌شود که گفتمان غالب در انتخابات دورهٔ یازدهم، گفتمان سیاست خارجی بود و بر همین اساس چالش اصلی بین کاندیدا‌ها هم در درجهٔ نخست چالش سیاست خارجی و نوع مواجههٔ آن‌ها با این چالش بود. در مورد مسائل داخلی هم، مهم‌ترین گفتگو‌ها، بحث بر سر چالش‌های اقتصادی بود که بی‌تاثیر از سیاست خارجی نبود. این فعال سیاسی اصلاح طلب ادامه داد: از سوی دیگر در طول سالیان گذشته گسترش وسائل ارتباط جمعی و روند رو به افزایش رسانه‌ها و نیز تمرکز افکار عمومی بر مسالهٔ هسته‌ای ایران در کنار حساسیت‌هایی که نخبگان و جریان‌های سیاسی کشور نسبت به این مساله داشتند، برون رفت از چالش سیاست خارجی به یک اولویت جدی در برنامه‌های کاندیدا‌ها تبدیل شده بود و به طبع آن ما شاهد این حساسیت و الویت در افکارعمومی بودیم. همهٔ این مسایل باعث شد که باز شدن گرهٔ هسته‌ای ایران به یک خواست و مطالبهٔ عمومی در کشور تبدیل شود که با اولین سفر دکتر روحانی به نیویورک و اولین مکالمهٔ تلفنی ایشان و اوباما، فضای حاکم بر بازار و به ویژه جامعه با توجه به حساسیت این مساله به کلی تغییر کند و افکار عمومی منتظر اتفاق و گشایشی جدید بر روند حاکم بر مسالهٔ هسته‌ای و شاهد باز شدن گره و قفل تحریم‌ها و قطع نامه‌ها در کشور باشند. وی با اشاره به حمایت مردم و جریان‌های سیاسی از توافق ژنو، تصریح کرد: وقتی اولین توافق بین دستگاه دیپلماسی کشور و گروه ۵+۱ در ژنو اتفاق افتاد، همهٔ مردم و جریان‌های سیاسی که به منافع ملی می‌اندیشند یک صدا از این توافق حمایت کردند و به طبع این حمایت ما شاهد ایجاد جو روانی مثبت و در واقع باور‌تر شدن روزنه‌های امید در تمامی طبقات جامعهٔ خود هستیم. با این امیدواری‌هایی که ایجاد شده، مردم منتظر حل مسائل داخلی و گشایش مشکلاتی با جامعهٔ جهانی داریم، هستند. وی فضای امیدواری ایجاد شده در جامعه را واکنش مردم به توافق ژنو خواند و ادامه داد: جو امیدواری که در جامعه ایجاد شده به نوعی پیام مردم پس از اجرای این توافق است. اگر ما خواست و مطالبهٔ مردم را مبنای تصمیم گیری‌های قوای حاکم بر کشور در نظر بگیریم، علی القاعده مردم نشان دادند که خواستشان در حوزهٔ سیاست خارجی، خارج کردن ایران از انزوا و ابلاغ پیام صلح و دوستی مردم ایران به جامعهٔ جهانی است. در واقع این مردم ایران هستند که در انتخابات نشان دادند که به هیچ وجه در پی راه حل‌های خشن و روندی که در بسیاری از کشورهای دیگر اتفاق می‌افتد برای تغییر فضای حاکم بر جامعهٔ خودشان نیستند. وی افزود: مردم ایران به دنبال تداوم روند صلح بین ایران و جامعهٔ جهانی هستند و اگر این مطالبه مد نظر قرار بگیرد، خودش می‌تواند مهم‌ترین پیام برای دستگاه دیپلماسی ایران و اتفاقا طرفهای درگیر با ایران، گروه ۱+۵ و حتی همهٔ قدرت‌هایی باشد که در مقابل خواست و مطالبهٔ مردم ایران مقاومت می‌کنند. هم چنین این مهم‌ترین پشتوانه و دلیل برای حمایت از دستگاه دیپلماسی ایران است. به ویژه اینکه در این برهه از مذاکرات تقریبا یک صدایی کامل بین جریانات سیاسی و قوای حاکم بر کشور وجود داشت و ما با تقدیر و تشکر رهبری هم مواجه بودیم. منصوری در پایان ثصریح کرد: اگر این اقدام که اولین گامش توسط دستگاه دیپلماسی کشور برداشته شده، همینگونه ادامه بیابد، ما بیشتر شاهد تغییر رویکری می‌شویم که کشور ما را در طول سالیان گذشته به این مرحله از مشکلات و مصائب و بحران‌ها رسانده است

۱۳۹۲ آذر ۱۵, جمعه

چیزی بگو... حرفی بزن... (برای آذر منصوری) نویسنده : نفيسه زارع كهن

خبرت نیست! زیرو رو می کنم خبرگزاری ها و سایت ها را : مصطفی تاج زاده ازخود دفاع نکرد ،عبدالله مومنی آزاد شد ،احتمال آزادی میردامادی ،علی ملیحی در انفرادی ،بهاره هدایت هم چنان … اما ازتو هیچ خبری نیست. کجایی. کجایی که خبری نداریم. تنها ملاقات روزهای سه شنبه و بس. هنوزدر همان سلول ۱۴ هستی، مانوس شده ای آیا ، صاحب خانه شده ای. آیا صدایت هنوز درهمان راهروی تنگ و باریک می پیچد. آیا گوشی هست که صدایت را بشنود.هنوز هم به زندانبان می گویی برای ما هم دعا کن که روزی صدای خنده مان بلند شود. صدای خنده ات نمی آید هنوز. هنوز همان روسری نخودی ،آبی را سرمی کنی؟ همان که گه گاه می دیدمش شسته ای و درهواخوری کوچک بند یک روی طناب کوچک معلق گذاشته ای تا خشک شود وهنوز همان چادر سورمه ای با گل های سفید را سر می کنی آیا. به یاد آن هائی که آمدند و رفتند، دعا کردند و رفتند، دعایشان مستجاب شد و رفتند. تو مانده ای چکار آذر خانم. می دانی فرصت نشد چندان با شما صحبت کنم یا ببینمتان فقط یک بار همان که پیغام داده بودی توکل کن به خدا …و روزهای دیگر صدایت را می شنیدم وقتی با زندانبان ها گهگاه حرف می زدی ومن تصور می کردم چهره ات را درهمان عکسی که دستت زیر چانه است و نمی دانم به کجا خیره شده ای؟ تسبیحت را هم اما دیدم همو که ساخته بودی با نی و نخ و با کاغذ شکلات تزیین شده بود ؛هدیه ای که بچه ها با آن ذکر می گفتند تا دلشان آرام شود که الا بذکرالله تطمئن القلوب…و بعد ها بچه ها گفتند مادری کرده ای برایشان درروزهای تلخ و تنهایی و چه خوب که آن جا کنارشان بوده ای. اما حالا کجایی. هیچ خبرت نیست. دم سال نویی آیا نمی خواهی به خانه بیایی، روزجهانی ات هم گذشت زن ، نیامدی. کاری هم نبود اما اگر بودی شاید می بود. باز سخنرانی می کردی. حالا هفته ای مانده به پایان سال بد. دارد تمام شود سال شک و سال اشک. سفره هفت سین را که می چینند، هزارها سال است می چینند. اگر نیایی پسرها تنهایی چه کنند. ما چه کنیم با بغضی که به یاد تنهائی ات در هنگام تحویل سال در گلو می پیچد. زن خبری بده خدا را. خبری بده، چیزی بگو که با آن دل تنهائی مان تازه شود .

گفت‏وگو با آذر منصوری

*خانم منصوری! با توجه به وعده دولت تدبیر و امید برای انتشار گزارش عملکرد صد روزه، در ابتدا می‏خواستم ارزیابی شما را از کارنامه سیاست داخلی دولت داشته باشیم؛ با تاکید بر اینکه دولت یازدهم به سیاست خارجی و اقتصاد بیشترین توجه را داشته است؟ برای اینکه ما این صد روز دولت را به شکل واقع‏بینانه مورد ارزیابی و نقد قرار دهیم و به آن توجه دقیق‏تر و منصفانه‏تری داشته باشیم، باید نیم نگاهی به انتخابات دوره اخیر، وعده‏ها و مطالبات مردم داشته باشیم. با توجه به مطالبات و رویکرد و خواست اجتماعی مردم، در این انتخابات مردم شعارها و گفتمان دکترروحانی را به مطالبات خود نزدیک‏تر دیدند و ایشان را انتخاب کردند. پس نکته قابل توجه این است که گفتمان غالب، حل بحران سیاست خارجی بود و عمده تمرکز دولت بر حل این بحران و چالشی است که دستاورد دولت نهم و دهم است. به همین دلیل عمده تلاش دکتر روحانی بیشتردر حوزه سیاست خارجی و رفع بحران‏های دیپلماتیک دیده می‏شود و البته اذهان عمومی هم تحرکات دیپلماسی وزارت‏امورخارجه و تیم مذاکره کننده او را پیگیری می‎‏کند و تاکنون مذاکرات با کشورهای1+5 و تیم مذاکره کننده در عرصه سیاست خارجی اثرات و عملکرد مثبتی داشته و آنچه در دوره‏های قبل باعث ایجاد جو بی‏اعتمادی نسبت به ایران شده بود را فرو ریخته و علائمی از حل بحران هسته‏ای و رفع اثرات سوء قطعنامه‏ها و تحریم‏ها بر علیه کشور دیده می‏شود واین تلاش‏ها موفقیت‏آمیز بوده است که در ادامه حیات این دولت می‏توانیم شاهد موفقیت‏های باشیم. درباره شاخص رشد اقتصادی اقتصادانان می‏گویند که روند مخرب گذشته متوقف شده و تا حدودی اوضاع اقتصتئی به سمت بهترشدن حرکت می‏کند. البته به نظر من در عرصه سیاست داخلی با توجه به انبساطی که در فضای سیاسی کشور به وجود آمده، می‏توانیم در تداوم این روند گشایش بیشتر در فضای باز سیاسی را شاهد باشیم. به عنوان مثال اولین اتفاق مثبت در حوزه سیاست داخلی، تلاش برای عمل کردن به وعده بازگشایی «خانه سینما»، بازتر شدن فضای رسانه‏ها و مطبوعات کشور است، اگرچه ما شاهد توقیف روزنامه بهار هم هستیم. که البته انتظار میرود وزارت ارشاد تلاش جدی خود را برای رفع توقیف بکار گیرد. از طرف دیگر توجه دولت برای تدوین منشور حقوق شهروندی حاکی از آن است که نشان می‏دهد دولت تلاش می‏کند تا به مطالبات مردم و بهبود وضعیت آنها کمک کند. اما روی هم‏رفته فضا و شرایط به سمت بهبود می‏رود. *درباره عملکرد دولت درباره مطبوعات و فضای رسانه‏ها انتقادهایی وارد است. ببینید اگرچه ما شاهد کم رنگ شدن فضای امنیتی در عرصه رسانه‏ها هستیم و به عنوان مثال سایت‏ها و خبرگزاری‏ها و مطبوعات با رونق بیشتری به فعالیت ادامه می‏دهند اما مقاومت‏های جدی هم در این زمینه صورت گرفته و روزنامه‏های نشاط، اقبال و هم‏میهن هنوز منتشر نشده است. من فکر می‏کنم که دولت باید بیشتر به بدنه اجتماعی و مطالبات آنها توجه کند و بایستی وزیرفرهنگ و ارشاد اسلامی ایستادگی بیشتری برای عمل کردن به بخشی ازمطالبات مردم در انتخابات کند.مطبوعات و رسانه‏ها بازوان قدرتمند دولت در انجام بخشی ازماموریت آنها هستند و بی توجهی به این عرصه، به اعتماد در جامعه آسیب می‏زند. وقتی رسانه‏‏ها بتوانند خود را احیا کنند تاثیرعملی و البته زودبازده آن این خواهد بود که خلاء اطلاع‏رسانی دولت را جبران کنند و بیشتر به مردم و آگاهی ببخشند و البته مطالبات مردم را به اطلاع دولت برسانند.یعنی نقشی دوسویه *شما درباره توجه دولت به حقوق شهروندی صحبت کردید. البته در این مورد هم انتقادهای زیادی از دو طرف، چه موافقان و چه مخالفان به آن می‏شود. شما این را چگونه ارزیابی می‏کنید؟ بله. دولت باید درهمه زمینه‏ها توازن برقرار کند. چه در زمینه مسائل اقتصادی وسیاست خارجی و چه در زمینه سیاست داخلی و بهبود آن. نمی‏توان انتظار داشت که حرکت یک‏جانبه در دراز مدت می‏تواند موفقیت‏آمیز باشد. به نظر من این عرصه‏ها درهم تاثیرگذار هستند و تلازم جدی با هم دارند.دولت باید به وعده‏هایش عمل کند. البته نباید فراموش کنیم که طیف افراطی با توجه به شکست خود در این انتخابات ازتمام توان خود استفاده می‏کند که دولت در پاسخگویی به مطالبات مردم نتواند عمل کند و این امید در جامعه تداوم نیابد. ما این روند را در اخذ رای سه وزیر قبلی یا وزیر ورزش دیدیم و تمام تلاش آنها این است که به بدنه اجتماعی و هواداران دولت بگوید که آنها از عهده عمل به تعهدات خود بر نمی‏آیند و بین بدنه اجتماعی و دولت فاصله بیاندازد. من به نظرم می‏رسد که توجه به حقوق شهروندی و جامعه مدنی پویا باعث می‏شود که مشارکت آگاهانه مردم توسعه یابد و ازطرف دیگر با ایجاد توازن منطقی بین انتظارات مردم و مسائل همه جانبه کشور جلوی گسست میان دولت و بدنه اجتماعی گرفته شود و نیازمند تدابیر خاص است تا دولت بتواند برای عمل کردن به مطالبات مردم در برابر گروه‏های فشار و خودسری‏ها و تندروی‏ها ایستادگی بیشتری بکند. *دولت برای اینکه دولت بتواند در مقابل گروه‏های فشارقوی‏تر عمل کند چه کارهایی را باید انجام دهد؟ شما چه پیشنهاد و یا راهکاری دارید؟ توجه به ظرفیت‏های قانونی که در جامعه به محاق رفته و موجب شده گروه‏های خودسر و به قولی گروه‏های فشار در جامعه قوت بگیرند از بهترین راه‏کارهای ممکن است. دولت یازدهم در این زمینه تلاش می‏کند که با ظرفیت‏های قانونی جلوی افراط‏ها را بگیرد. البته همه هدف و تلاش افراطیون بدنه اجتماعی همراه دولت است و می‏خواهند که آن را از دولت جدا کنند. من فکر می‏کنم که همراهی و حمایت و اعتماد بدنه اجتماعی بسیار مهم است و برای همین من مدام بر آن تاکید می‏کنم.در واقع آنها با هدف قرار دادن بدنه اجتماعی دولت تلاش می‏کنند به هرحال ثابت کند که ما اختیار داریم نه دولت و پاشنه آشیل روحانی بدنه اجتماعی است که اگر هدف قرارگیرد فشارها بر دولت زیاد می‏شود. دولت برای مهار اینها بایستی با مردم و سران سایر قوا تعامل داشته باشد تا بتوانند از حقوق مردم دفاع کند و از تمام بسترهای قانون‏اساسی برای پایان دادن به بی‏قانونی گروه‏های خودسر و عدم التزام آنها به قانون پایان دهد؛ تا جلوی ایجاد فضای ناامنی و کارشکنی در کار دولت که هدف آنها است را بگیرند. *عملکرد دولت از ترکیب کابینه و انتصاب‏ استاندارها را چگونه می‏بینید، با توجه به اینکه وزیرکشور غیراصلاح‏طلب است. در انتخابات آینده چه چشم‏اندازی از عملکرد آنها دارید؟ آیا به نظر شما این انتطارات برآورده خواهد شد یا نه؟ استاندارها نماینده مستقیم دولت در استان‏ها هستند. یعنی به نوعی استاندارها کسانی هستند که باید مطالبات حامیان دولت را بشناسند و آنها را در اختیار دولت قرار دهند. آنها باید بدند اجتماعی را اغنا کنند که این دولت در مجموع با آنها و مطالبات آنها همراهی می‏کند. البته دکتر روحانی بارها اعلام کرده که دولت او دولت اعتدال است اما باید این را توجه داشته باشیم که اعتدال به معنی تسلیم در برابر افراطیون نیست .مسئله مهم این است که استانداران انتخابی نماد رویکرد دولت روحانی در سراسر کشور باشند و من فکر می‏کنم که این ارتباط و همگرایی در بدنه دولت به چشم می‏خورد. اگر این همگرایی باشد مسلما در زمان انتخابات آتی هم استاندارها و وزارت کشور اتاکیدشان بر حفط اعتماد عمومی بدنه اجتماعی است تا امید در جامعه در جریان باشد و جای آن را یاس نگیرد. انتخاب استانداران در اختیارهیئت دولت و وزیر کشور است و به نظرم این دغدغه‏ها و انتقادها قابل رفع شدن است اما رویکرد مجلس و مقاومت قاطبه نمایندگان جای تامل و بحث دارد. اگر نمایندگان مردم به مطالبات مردم و بدنه اجتماعی توجه دارند، باید به فکر تداوم نمایندگی خود برای نمایندگی مطالبات مردم توجه کنند. به هر حال در این مدت عملکرد بعضی از آنها در زمان اخذ رای اعتماد به کابینه، فشار بر دولت برای معرفی افراد مورد نظر آنها برای استانداری‏ها و مسائل دیگر از نظر مردم پنهان نمانده است. * آیا دولت رابطه نظام‏مندی با احزاب و گروه‏های اصلاح‏طلب داشته‏است. چه پیشنهاد و انتظاری دارید؟ روند ناصواب دولت قبلی به تشکیلات و فعالیت حزبی ضربه بسیار مهلکی زد و ما امیدواریم در این دوره دولت و وزارت کشور بتواند به فعالیت نهادهای مدنی کمک کند. مهمترین مسئله‏ای که احزاب به آن تاکید دارد این است که دولت در مواجهه با احزاب و تشکل‏های مدنی مانند سایر حوزه‏ها به رعایت قانون و در این زمینه رعایت قانون احزاب توجه کند. در قانون احزاب به تمام فعالیت احزاب، ازتوقیف پروانه تا اخذ مجوز فعالیت و انحلال توجه شده و اینکه احزاب چه روندی را باید طی کند تا بتوانند به فعالیت خود ادامه بدهند. انتظار می‏رود که دولت به احیای احزاب که درتوسعه سیاسی کشور مقوله بسیار مهمی است، جدیت بیشتری داشته باشد و اگر ما می‏خواهیم مردم به سمت مشارکت آگاهانه و دموکراتیک در کشورحرکت کنند، باید بدانیم که این مسئله اتفاق نخواهد افتاد مگر درسایه حزبی شدن و تفکر حزبی، تا اینکه تشکیلات منسجم به فعالیت خود در فضای آزاد و امن ادامه دهند. * برای ارتباط و تعامل شورای مشاوران خاتمی با دولت نشستی در اوایل دولت روحانی برگزار شد؛ آیا راهکار و برنامه‏ای مشخص تنظیم شده است و آیا نظرات شورا به دولت منتقل می‏شود؟ چگونه؟ شورای مشاوران با هدف به کارگیری همه توان نیروهای حقیقی و حقوقی در انتخابات یازدهمین دوره ریاست‏جمهوری تشکیل شد و در عمل توانست بر رویکرد انتخابات و مردم تاثیر بگذارد و امروز چند نفر از اعضای شورا در کابینه حضور دارند. هدف اصلی شورا در حال حاضرحمایت از دولت و ارائه مشورت به دولت در صورت نیاز است نه مداخله در کار دولت و تلاش اصلی شورا این است که چالشها را کم کند و بر ارتباط دولت با بدنه اجتماعی کمک کند. *کارنامه دولت یازدهم را از سهم و جایگاه زنان در کابینه چگونه ارزیابی می‏کنید؟ زنان فرصت‏های بزرگ اجتماعی در جامعه ایران و نیمی از جمعیت کشور هستند اما متاسفانه سهم آنها گاه تا پای صندوق‏های رای است. اخیرا گزارش شکاف جنسیتی که توسط مجمع جهانی اقتصاد تحت عنوان گزارش شکاف جنسیتی جهان درسال 2013منتشر شده که ایران در آن از 139 کشور رتبه 136 را کسب کرده است. این گزارش نشان می‏دهد در هشت سال گذشته کشورهایی از ایران جلو افتاده اند که قبل از آن شرایط چندان مناسبی نداشتند. این شاخص نشان می‏دهد که رتبه مشارکت سیاسی زنان در ایران تنزل پیدا کرده است. (رتبه 129).میانگین سهم زنان از پارلمان های دنیا سال هاست از 20 درصد فراتر رفته در حالیکه صرف نظر از کیفیت در ایران به 5درصد نرسیده ست. ما الان سهم بسیار اندکی از زنان را در مجلس قانون‏گذاری داریم. درمجلس خبرگان، مجمع‏تشخیص مصلحت نظام زن نداریم، قاضی زن، رئیس جمهور زن نداشتیم تنها وزیر زن که در دولت قبلی داشتیم با وضع ناخوشایندی برکنار شد . در این دوره دولت از ظرفیت زنان در پست‏های معاونت وسخنگوی وزارت امورخارجه استفاده کرده است، اگرچه جامعه زنان انتظار بیشتری داشتند و ما شاهد انتخاب وزیر نبودیم و این از چالش‏هایی است که می‏تواند مطرح شود.ما وقتی به واقعیت‏های جامعه زنان نگاه می‏کنیم می‏بینیم زنان با رشد توام با توانمندی در همه حوزه ها همه‏ روبه‏رو بودند. چند سال است که در کنکور سراسری و ورود به دانشگاه زنان سهم بیشتری دارند، جامعه زنان با سواد تر توانمند تر و مسلما مطالباتش نیز تغییر کرده است. * از طرف دیگر آمار بیکاری زنان در جامعه هم بیشتر است. بله. متاسفانه از استعدادها و توانمندی‏های زنان به طور مساوی استفاده نشده است. اگر دولت‏ها به سند چشم‏انداز 20 ساله وقانون اساسی توجه بیشتری داشته باشند، تفاوت نگرش به جنسیت‏ها را برنمی‏تابند و اینکه خود حضرت امام درباره زنان فرموده که زنان باید در مقدرات اساسی کشوردخالت داشته باشند. از طرف دیگر ما باید برای بهبود شرایط زنان حداقل به شرایط زنان در کشورهای منطقه توجه داشته باشیم که چگونه برای برداشتن تبعیض‏های جنسیتی فعالیت می‏کنند. زنان در افغانستان در زمان طالبان با جزم‏گرایی مذهبی مواجهه بودند ولی امروز در موقعیت سیاسی زنان شاهد رشد خوبی هستیم. زنان توانسته‏اند در نهادهای دموکراتیک و وازرت‏خانه‏ها حضور داشته باشند و مشارکت سیاسی موثر و چشم‏گیری را در این کشورشاهد هستیم و در جریان سازی عدالت جنسیتی کارهای خوبی را انجام داده‏اند. * در زمینه عدالت جنسیتی چه کارهایی در ایران شده است؟ ما قبلا درباره سهم 30 درصدی زنان بحث‏هایی خیلی جدی داشتیم کارهای بسیار جدی در قالب برنامه چهارم توسعه و با پیگیری مرکز امور مشارکت زنان در دولت هفتم و هشتم با استفاده از ظرفیت های جامعه مدنی انجام شد اما متاسفانه با تغییر دولت اکثر فعالیت‏های زنان و نهادهای مدنی فعال زنان یا تعطیل شدند و یا فعالیت آنها به حاشیه رانده شد. خانم منصوری به نظر شما گسست تجربه آیا به نهادینه نشدن فعالیت‏های قبلی برنمی‏گردد؟ بله. به هر حال دولت محور بودن برنامه‏ها و نهادینه نشدن فعالیت‏های توسعه‏محورباعث می‏شود وقتی که دولت و نگاه آنها تغییر‏کند با مشکلاتی مواجه ‏شویم که در نهایت فعالیت‏هایمان متوقف شود و یا دوباره از نقطه صفر شروع شود. *چه راهکاری را مناسب می‏دانید؟ دولت‏هایی که به توسعه همه جانبه توجه دارند باید برای همه انسان‏ها سهم برابری قایل شوند و به همه ابعاد توسعه توجه کنند. تجربه دنیا نشان داده که دولت‏ها با تفکر حزبی و فعالیت حزبی توانسته‏اند از ظرفیتهای جامعه خود استفاده کنند. چه چشم‏اندازی برای حضور فعال زنان درعرصه‏های متفاوت اجتماعی در دولت یازدهم می‏بینید؟ به نطرم که در این مدت دولت نسبت به حوزه زنان تا حدودی عملکرد مثبتی داشته است. *مصداقی‏تر می‏فرمایید؟ ببینید انتخاب خانم ملاوردی به عنوان معاونت زنان با توجه به تسلط ایشان به موضوع عدالت جنسیتی اتفاق مهمی است و ایشان چالش‏ها و راهبردها را می‏شناسند. از طرف دیگر معاونت امور زنان برآیند مرکز امور مشارکت زنان ریاست‏جمهوری در دولت اصلاحات است که با این رویکرد فعالیت خود را شروع کرده است. ایحاد معاونت زنان در دوره دولت اصلاحات مطرح شد و خانم شجاعی و تیم ایشان تلاش زیادی کردند و امروز حضورمعاونت زنان در هیئت دولت اتفاق بزرگی است و ما امیدواریم در این حوزه شاهد گام‏های بزرگتری باشیم.

پیروزی عقلانیت ( آذر منصوری )

مذکرات نفس گیر چند روز گذشته تیم مذاکره کننده ایران و گروه 5+ا علی رغم همه پیچید گی ها با برداشتن اولین توافق بین طرف های گفتگو به نتیجه رسید و به موجی از نگرانی ها خاتمه داد.حساسیت موضوع آن قدر بالا بود که همه نگاهها در اقصی نقاط دنیا به ژنو دوخته شده بود تا شاهد چیده شدن اولین میوه تدبیر و عقلانیت در دولت یازدهم جمهوری اسلامی باشند.به طور قطع این مذاکرات برای تیم دپلماسی ایران بسیار حساس و تعیین کننده بود چرا که در صورت به نتیجه نرسیدن این دور از مذاکرات و کشیده شدن آن به دور بعدی حصول توافق کاری به مراتب دشوار تر بود.اتحاد چند کشور که در طی این دور از مذاکرات به واقع نشان داده بودند که در مترصد ضربه زدن به منافع استراتژک ایران در هر موقعیتی هستند موجب نگرانی های در بین همه کسانی شده بود که چشم به این مذاکرات دوخته بودند و هران بیم آن می رفت که لابی های آنان در نتیجه مذاکرات تاثیر بگذارد اما تیز هوشی ،عقلانیت و تدبیر تیم دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران همه این نقشه ها و لابی ها را نقش بر آب کرد و به همه آنان که ایران را تهدید به گزینه نظامی می کردند ثابت نمود که وقتی دولتی خواست ،اراده و مطالبات مردم خود را نمایندگی کند بزرگترین قدرت ها نیز ناگزیرند سر تسلیم در برابر این خواست فرود آوردند .بدون تردید به محاق رفتن تند روها در داخل از یک سو و انزوای اسرائیل و هم پیمانان استراتژیکش از سوی دیگر کارسهل و ساده ای آن هم در کوتاه مدت نبود .همه ناظران یه خوبی می دانستند که تحقق نتیجه برد برد با توجه به این موانع کار ی دشوار و نفس گیر است اما عقلانیت و تدبیر دستگاه دیپلماسی ایران به ویژه تسلط توانمندی و تدبیر دکتر ظریف وزیر رئیس این هیئت به بار نشست و اولین توافق معنی دار صورت گرفت..این توافق و پیروزی از به چند دلیل دیگر نیز حائز توجه و اهمیت است مهم ترین دلیل که ان که در طی هشت سال گذشته و هم زمان با روی کار آمدن دولت نهم و دهم حقی مسلم به تهدیدی علیه ایران در جامعه جهانی تبدیل شده بود .از یک طرف زبان تهدید علیه جهان در خارج و از طرف دیگر ناتوانی و بی تدبیر در فضای داخلی و گسست اعتماد دولت _ملت در داخل بهترین بهانه را به دست دشمنان استراتژیک ایران داده بود تا با ایجاد اتحادی بی سابقه بین خود و دیگر قدرت های جهان ایران را به عنوان کشوری که تهدید کننده صلح و دموکراسی در جهان است معرفی نمایند و با همین بهانه با فشار روزافزون بر علیه ایران و روند رو به تزاید تحریم ها و صدور قطع نامه های بی سابقه زمینه را برای تقویت گزینه نظامی در مقابل ایران فراهم کنند .تداوم رویکرد دولت گذشته نیز بهترین فرصت و دستاویز برای آنان بود تا با تحقق این بخش از اهداف کوتاه مدت که زمینه دست یابی اهداف بلند مدت خودرا فراهم کنند. از همین روی نیز رویکرد آنان در انتخابات گذشته عدم تغییر در رویکردی بود که بر سیاست داخلی و خارجی ایران حاکم بود ..رویکردی که نتیجه عملکردش گسترش تنش زایی ،بی اعتمادی و تبدیل کردن فرصت ها به تهدید بود.شاید دلیل مهم دیگر نیز همین مسئله باشد که مهار تهدیدی بی سابقه آن هم پس از هشت سال بی اعتمادی آن هم در کوتاه مدت تقریبا دور از دسترس بود اما زمانی که عقلانیت و واقع بینی مینای رفتارها و تصمیم گیری ها باشد به طور قطع نتیجه نیز متفاوت و البته برد _برد خواهد بود .اما شاید دلیل دیگر اهمیت این توافق موقعیت منطقه ای ایران باشد که درک آن از ضرورت های تاکید بر سودمند بودن این مذاکرات بود .در طی سال های اخیر به ویژه چند ماه گذشته موجی از افراط گرایی فرقه ای و مذهبی در کشورهای خاور میانه به راه افتاده که چنانچه چشم بینا و گوش شنوایی وجود داشته باشد دیدن و شنیدن صدای زنگ های خطر ان در کشورهایی همسایه آن کار ساده ای است .موفقیت ایران در این مذاکرات می تواند به همان میزان که تهدیدها علیه ایران را متوقف نمود با گسترش نقش آفرینی ایران در دور کردن این نوع از بحران ها نیز تاثیرات جدی به جای بگذارد . پیروزی عقلانیت و تدبیر بر همه مدافعین آن که بحق قاطبه مردم ایران هستند مبارک باشد انشالله .

لزوم حمایت از سیاست های دولت روحانی ( آذر منصوری )

این روزها که بخشی از تصمیم های نشست مشترک گروه 5+1 در حال اجراست و همزمانی اجرای این تصمیمات با مراسم سیزده آبان بطور قطع برای آینده ایران به روزهایی سرنوشت ساز و تاریخی مبدل خواهد شد.از یک سو مخالفین داخلی همه تلاش خود را بکار گرفته اند تا این تلاشها برای برون رفت کشور از بحران ها ی پیش رو به نتیجه نیانجامد و از سوی دیگر نیز مخالفین بیرونی نیزدر تلاشند تا ناکارآمدی این دولت و البته نظام را در صحنه داخلی و بین المللی به اثبات رسانند.ایجاد ناامنی در مرزهای کشور و درگیر کردن ایران با تنشهای قومی و مذهبی نیز بخشی از این دستور کار است که همه باید نسبت به آن ها اشراف ،آگاهی و واکنش منطبق بر منافع ملی داشته باشند .هر اقدام شتابزده و احساسی در چنین شرایطی بدون تردید تامین کننده اهدافی است که این گروه از مخالفین دولت روحانی وکشور و نظام در پی آنند. نگارنده در یادداشتی پس از پیروزی حسن روحانی در انتخابات دور یازدهم ریاست جمهوری با عنوان دستور کار جدید افراطیون به راهبردها و استراتژی افراطیون داخلی و خارجی برای پیشبرد اهداف کوتاه مدت و بلند مدت آن ها به رشته تحریر در آوردم .( مخاطب این نوشته را نیز به مطالعه یادداشت مذکور توصیه می کنم.)به نظر می آید که افراطیون پس از شوک انتخاباتی 24 خردادوارد کارزار شده اند و با هر گامی که دولت روحانی برای بهبود اوضاع داخلی و بین المللی بر می دارد آنان نیز رفتارهای تقابل جویانه خود را به نمایش می گذارند که نصب بیلبوردهای گسترده در تهران و برخی از استانها بر علیه تداوم مذاکرات دولت نمونه ای از جنس همین رفتار هاست.آن چه روشن است و در سخنان اخیر سید محمد خاتمی نیز مطرح شده است هدف اصلی افراطیون هم داخلی و هم بیرونی القای جو ناامیدی نسبت به توانایی این دولت در عمل به وعده هایی است که در زمان انتخابات قول تحققش را به طرفداران خود داده است .به این ترتیب مهم ترین پشتوانه روحانی یعنی حامیان او دچار تزلزل شده وآن ها نیز خرسند از نتیجه ای که بدنبال آن بودند کشور را به صحنه یکه تازی های خود تبدیل خواهند نمود.بنابر بر این تحلیل آن چه که آنان در پی آنند تحقق این هدف و شکاف و چند دستگی در طیف هواداران دولت یازدهم است.تا با قبضه نمودن مجلس اینده مجددا نهادهای منتخب دموکراتیک را یکی بعد از دیگری از آن خود کنند .گویی فراموش کرده اند که در هشت سال گذشته با در اختیار داشتن تمامی نهادهای این نهاد هاکشور را با چه بحران های داخلی و بین المللی مواجه کرده اند. هدف از طرح مقدمات فوق تبیین صورت مسئله ا ای است که اصلاح طلبان و گروههای حامی دولت یازدهم با ان مواجهند .یادمان نرود که این طیف در دوران هشت ساله اصلاحات نیز بخشی از اقدامات مشابه امروز خود را برعلیه دولت خاتمی به انجام رساندند .اما امروز اصلاح طلبان باید با دیروزشان تفاوت های بسیار داشته باشد .بطور قطع بالا بردن مطالبات آن هم در مواجهه با دولتی که هدف آماج افراطیون قرار گرفته ،خود می تواند به پاشنه اشیل این دولت تبدیل شود.حال این مطالبات در حوزه حقوق شهروندی باشد یا حل کردن بحران های بین المللی و یا بهبود اوضاع نابسامان اقتصادی کشور.همه مدافعین روحانی قبل از ورود به انتخابات بر این اوضاع اشراف کامل داشتند و همه نیز می دانستند که برون رفت از این وضعیت نیاز به آرامش و زمان کافی و همکاری و همدلی همه جریان های حامی روحانی دارد.بنابر این حل مشکلات فوق نه تنها به زمان کافی نیاز دارد بلکه باید مراقب بود با طرح برخی مطالبات که خود می دانیم حصول آن در ید اختیار این دولت نیست زمینه ساز جوی نشویم که افراطیون بدنبال آنند.باید باور داشته باشیم که مهم ترین عامل تقویت و کارآمدی این دولت و پیشبرد اهداف و برنامه هایی که قولش را به مردم داده حفط پایگاه اجتماعی اوست .باید باور داشته باشیم که دولتمردان آن از همه ظرفیت های موجود برای حل بحران های داخلی و خارجی بهره می گیرند و نیز برای حفظ این پایگاه اجتماعی در پی حفظ و رعایت حقوق شهروندی همه ایرانیان هستند .واتفاقا در چنین شرایطی است که رادیکالیزم بیشترین تهدید ممکن بر علیه این دولت خواهد بود .هدفی که افراطیون با ایجاد آن بزرگترین ضربه را به امید و نشاط موجود در جامعه وارد خواهند نمود.

مشاركت سياسي زنان و حضور آنان در قدرت در گرو پاسخ به دو پرسش اساسي است. ( آذر منصوری )


چه ضرورتي بر اين مشاركت وجود دارد؟ 2. راهكارهاي افزايش مشاركت سياسي و حضور آنان در قدرت كدام است؟ اين توافق اوليه وجود دارد كه در دنياي امروز، حضور زنان در مبادي تصميمگيري و تصميمسازي يك اصل پذيرفته شده در دنياي مدرن با همه پيچيدگيهاي آن است. مراد از مشاركت سياسي زنان حضور فعال آنان در كليه امور سياسي كشورهاست. به عبارت ديگر آن چه كه در دنياي جديد برجستگي دارد، توجه به حضور فعال زنان در ساختار سياسي،اعم از دولت و جامعه است. چه آن دسته از مبادي كه برنامههاي توسعهاي بلندمدت براي كشورها تدوين ميكنند و چه مراجعي كه قرار است اين برنامهها را تصويب و به قانون تبديل نمايند و چه مبادي كه قرار است در اجراي برنامهها نقش ايفا كنند. حذف زنان از اين مبادي به معني ناديده گرفتن تقاضا و نياز نيمي از پيكره اجتماع است و در چنين وضعيتي اولين پيامد و مشكل اساسي كه برجستهتر مينمايد، عدم رشد و توسعه متوازن آن جوامع است. در واقع توسعه اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي و سياسي در صورت حذف زنان از كانونهاي قدرت ميسور نخواهد بود. اين حقيقتي است كه غالب كشورهاي دنيا به آن دست يافتهاند و در پي تمهيداتي براي پر كردن اين شكاف و رفع خلاء موجود هستند. آنچه روشن است خانهنشين كردن زنان و نديده گرفتن آنا ن در سياستگذاريهاي خرد و كلان نظامهاي مستقر ، نه تنها توسعه متوازن امري دست نيافتني است، بلكه عدم توجه به اين امر ضرورت مهم، پيامدها و مشكلات اجتماعي را در جامعه به دنبال دارد كه هر كدام در دراز مدت ميتواند به يك بحران جدي نيز تلقي شود كه حل آن تا مدتها هزينههاي مضاعفي را از يك طرف براي ساختار قدرت و از طرف ديگر براي جامعه به دنبال خواهد داشت. .. عليالقائده كشور ما نيز از اين قاعده مستثني نخواهد بود وچنانچه اين مسأله مورد واكاوي و آسيبشناسي جدي قرار نگيرد پيامدهايي به دنبال دارد كه اكنون نيز صداي زنگهاي خطر آن را ميتوان شنيد. از آنجا كه رويكردي در كشور وجود دارد كه با تقابل قرار دادن دين مانع از اين مشاركت در طول بیش از سه دهه پس از پيروزي انقلاب شده است، ضرورت دارد تا در ابتدا نگاه قرآن به عنوان اصليترين گواه خواست خداوند مورد بررسي قرار گيرد. مباني اعتقادي قرآن كريم همان طور كه خودش اظهار ميدارد بر پيغمبر نازل شد تا در سختيها و مشكلات راهنماي بشريت باشد، اولين آياتي كه سال اول بعثت در مكه نازل شده بود تكوير آيات 9-8-7 است. «و اذاالنفوس زوجت و اذالمووده سئلت باي ذنب قتلت». (آنگاهي كه نفوس پيوند شده و آنگاهي كه از دختر زنده به گور شده پرسيده شود كه به چه گناهي كشته شده است)، تأمل در آيات قبلي اين آيه گزارش از واقعة بسيار عظيمي ميدهد. به هم ريختن نظام كنوني كائنات، تيره و تاريك شدن و بينور شدن خورشيد، از جا كنده شدن كوهها و .... آنگاهي كه گناههاي بزرگ پيش چشم افراد آورده ميشود. در سال دوم بعثت سوره نباء آيه 8: (و خلقنا ازواجا (ما شما را زن و مرد آفريديم. ايا ت متعددي از سال اول تا پايان هجرت پيامبر در القاي نقش يكسان زن و مرد در آن دوره كه هر كدام مقتضيات زماني خاص خود را داشته نازل شده است. اما در سال پنجم هجرت سوره حديد (57) آيات 12- 13و 17 فضل ديگري از جايگاه زن را به تصوي ميكشد. يوم تري المومنون و المومنات ...... نورهم بين ايديهم و بايمانهم بشريكم اليوم جنات تجري من تحتها الانهار خالدين فيها ذالك هو الفوز العظيم. نيو م يقول المنافقون و المنافيات انظرو نا نقتبس من ............ قبل ارجعو و رائكم فاالتمسوا نورا فضرب بينهم بسور له باب باطنه فيه رحمه و ظاهره من قبله العذاب... ان المصدقين و المصدقات و اقرضوالله قرضاًحسناًيضاعف لهم و لهم اجر كريم. (روزي كه مردان و زنان با ايمان را ببيني در حالي كه ميشتابند نورشان بين دستهاشان و به جانب راستشان بشارت شما امروز بهشتهايي است كه از زير آن نهرها روان است. جاودانيان در آن اين است آن كاميابي بزرگ روزي كه مردان و زنان منافق به آنان كه ايمان آوردند ميگويند نظر كنيد به ما تا اقتباس نماييم از نور شما. گفته شد كه برگرديد به عقب پس بجوييد نوري پس كشيده شد ميانشان ديواري كه در آن دري است كه باطن آن رحمت است در آن و ظاهرش از پيش آن است عذاب. آيات 12 و 13: اول در آيه 12 زنان و مردان مؤمن را در يك گروه ايماني جا ميدهد و ميفرمايد كه اين گروه براي خودش نوري و راهنمايي دارد كه بر طبق آن مردان و زنانش حركت ميكنند. در آيه 13 زنان و مردان منافق را در يك گروه قرار ميدهد كه داراي ........ نيستند وجهت حركتشان به گونهاي است كه برايش سخت ارجعو رجوع و بازگشت به كار برده و دور افتادن از قائله تكامل نيز همين است. ليكن دليل داشتن نور خداوند در آيه 11 قرض دادن به خدا ميداند. بر طبق آيه 17 نيز مردان و زنان مومن ايمان به خدا دارند و در راه او از آنچه كه دارند انفاق ميكنند. يعني از مالشان و جانشان در راه خدا ايثار ميكنند كه باز هم در آيه 10 همين سوره به آن اشاره گرديده است. درآيه 17 درباره اين موضو

خاتمی و مخالفان او ( آذر منصوری )


با نزدیک شدن به دور یازدهم انتخابات ریاست جمهوری در ایران بیشترین نگاهها به سمت سید محمد خاتمی به عنوان کاندیدای حداکثری اصلاح طلبان است.کسی که همواره به اصلاحات اندیشیده و گفتمان و رفتار او را نیز باید در همین پارادایم تحلیل و تفسیر نمود.خاتمی خاتمی است و نباید انتظار داشت که اوجای دیگری باشد .مشابه این تعبیر را در مورد دیگر بزرگان اصلاحات نیز باید بکار گرفت چرا که هر یک واجد نقشی مجزا هستند و اجرای هر یک از این نقش ها از دیگری انتظاری غیر واقع بینانه است. تمامی شواهد و قرائن حاکی از عدم تمایل شخصی سید محمد خاتمی برای حضور در انتخابات پیش روست و چنانچه او حاضر به شرکت در انتخابات نیز بشودبنابر حفظ و تامین مصالح عمومی ومنافع ملی کشور است. بر همین مبنا دور از انصاف است که تمایلات فردی را برای حضوریا عدم حضوراو در انتخابات پیش رو عاملی موثرو تعیین کننده بدانیم.ا اما این انتخابات به دلیل تفاوت های آشکار و غیر قابل انکار با انتخابات دوره های گذشته سوال های متفاوتی را پیش روی مدافعین شرکت در انتخابات ونیز حامیان کاندیداتوری آقای خاتمی قرار داده است وآنچه مسلم است تا پاسخ روشنی به این سوال ها و ابهام ها داده نشود دلایل عمل فوق نیز قانع کننده نخواهد بود چرا که این دو در تلازم با یکدیگرند.و طفره رفتن و در لفافه سخن گفتن مشکلی راحل نخواهد کرد.بطور قطع اصلاح طلبان نه بدنبال براندازی هستند و نه پذیرش روندی که امروز در کشور جریان دارد اصلاح طلبان با چشم انداز تحقق مردمسالاری همه تلاش خود را بکار می گیرند تا از ظرفیت های موجود در ساختار حقیقی و حقوقی ایران به این افق دست یابند.آن ها نه به بیگانه چشم دوخته اند و نه در مخیله خود به هیچ راهکاری بجز اصلاحات باور دارند.شاید جمله فوق تعبیری بسیار خلاصه از جنبش اصلاح طلبی در ایران باشد ضمن آنکه مهمترین دغدغه امروز اصلاح طلبان نجات کشوراز تهدیدها و بحران های رو به افزایش پیش رواست. هدف از طرح مقدمه فوق پرداختن به سوالات و یا ابهاماتی است که مخالفین دعوت از خاتمی مطرح می کنند شاید با دسته بندی آنها بتوان پاسخ های قانع کننده تری را نیز ارائه نمود. 1--به خاطر دارم پس از انتخابات سال 88 که به مدت 6ماه در بند 209زندان اوین بودم مدتی را بعد از انفرادی هم سلول با چند تن از زندانیانی بودم که به اتهام همکاری و یا عضویت در گروههای معاند به ویژه پس از عاشورای سال 88 دستگیر شده بودند.جالب آنکه انها در انتخابات شرکت نکرده بودند اما جنبش سبز را محملی برای تحرکات برنامه ریزی شده سازمان خود یافته بودند و تمامی رفتارهای آنان نیز در راستای تقویت رادیکالیزم و به خشونت کشیده شدن این جنبش بود.بیشتر زمان بیداری ما در سلول نیز بحث و مجادله پیرامون رفتارهای گذشته و امروز آنان بود و این نقد که هر گاه حرکتی خردمندانه در کشور اغاز می شود امثال شما مترصد فرصت برای به انحراف کشاندن آن هستید .اما بیشترین تهمت و ناسزاهای انان متوجه خاتمی بود که به مجادله می انجامید آن ها براین باور بودند که خاتمی کسی است که خیانت کرده و با آمدنش موجب بقای جمهوری اسلامی شده است. جالب تر انکه هیج راهکاری را نیز بجز کمک خارجی برای پیشبرد اهداف خود پیش رو نداشتند .به بیان دیگر آنها از جنبش سبز به عنوان زمینه ساز دخالت های خارجی بهره می گرفتند . به نظر می آید بخش ناچیزی از مخالفت ها ناشی از این رویکرد باشد.اینکه حال که مخالفت ها به اوج خود رسیده چرا خاتمی با آمدنش سوپاپ اطمینانی برای نظام باشد این گروه بدون توجه به آن چه در کشورهای خاور میانه اتفاق افتاده معتقد به فروپاشی هستد.و از همین روی با اصل شرکت در انتخابات نیز مخالفند. 2-گروهی دیگر اما بر این باورند که آمدن خاتمی هیچ تاثیری در روند موجود در کشور ندارد این باور که خاتمی با فرض تایید صلاحیت و پیروزی در انتخابات با توجه به ترکیب مجلس و دیگر قواکه بخش عمده ان را رقبای او تشکیل میدهند قرار است چگونه برای کابینه اش رای اعتماد بگیرد و از آن گذشته مگر در دوره های گذشته او هر 9 روز با یک بحران مواجه نبود آیا صورت مسئله تغییر کرده که با آمدن او اتفاق جدیدی بیفتد و او بتواند برنامه هایش را عملی سازد؟ 3-گروه سوم اما معتقدند که خاتمی سرمایه اجتماعی و سیاسی اصلاحات است و نباید با شرکت دادن او با توجه به احتمال رد صلاحیت یا دستکاری و یا رفتارهای دیگر این سرمایه را سوزاند بلکه باید اورا برای آینده جنبش اصلاح طلبی ایران حفظ نمود.ازین روی آنان اجماع بر روی کاندیدای دیگر غیر از خاتمی را مورد تاکید قرار می دهند. 4-استدلال دیگری که توسط برخی مخالفان حضور خاتمی مطرح می شود آن است که اصلاح طلبان پایگاه اجتماعی خود را از دست داده اند و در صورت رفع همه موانع برای شرکت نیزدر انتخابات با اقبال مردمی موجه نخواهند شد. 5-اما بخشی دیگر از مخالفت ها از جانب کسانی است که معتقدندتا وقتی زندانیان و محصورین آزاد نشوند صحبت از انتخابات محلی از اعراب ندارد. 6- رقبای انتخاباتی بخش دیگری از مخالفان او در داخل کشورند که خود می دانند در صورت حضور خاتمی با هر کنشی از جانب آنان شانسی برای پیروزی در انتخابات ندارند. جای تاسف اینجاست که بخشی از این طیف که بدلیل تحولات 4سال گذشته به قدرت نیز رسیده اند از همه اهرم های قدرت اعم از تهدید حامیان خاتمی تا به رخ کشیدن موضوع رد صلاحیت در تلاشند که خاتمی خود در انتخابات شرکت نکند تا هزینه نیامدن او به پای خودش نوشته شود.جالب تر آن که این گروه همچنان اصلاح طلبان را فتنه گروخائن نامیده و از تمامی امکانات و منابعی که در اختیار دارند بهره می گیرند تا راه را بر هر گونه مفاهمه بین جریانهای منتقد و حاکمیت وحضور مجدد آنان در قدرت ببندند. تفسیر این گروه از حماسه سیاسی نیز حضور کاندیدایی از اصلاح طلبان است که شانسی برای پیروزی در انتخابات برای او وجود ندارد.. 7-اما دغدغه دیگر مخالفان موضوع سلامت انتخابات است .سوالی که آنان مطرح می کنند آنست که اصلاح طلبان چه تضمینی برای سلامت انتخابات دارند با توجه به اینکه در بحث نظارت و اجرای این انتخابات واجد هیچ نقشی نیستند 8-تلاش برای اصلاحات جامعه محور و پرهیز از تلاش برای اصلاحات دولت محور نیز دلیل مخالفت گروهی دیگر است.آن ها اعتقاد دارند که با توجه به بسته بودن همه راهها برای ورود مجدد اصلاح طلبان به قدرت و رویکرد قوای حاکم اصلاح طلبان باید تلاش خود را معطوف به اصلاحات جامعه محور نمایند تا از این طریق از یکسو به تقویت سازماندهی نیروهای خود بپردازند و از سوی دیگر پشتوانه اجتماعی خود را تقویت نمایند. شاید بتوان با کمی اغماض عمده مخالفت ها را در 7گروه فوق برشمرد مخالفت هایی که به رویکردهای سلبی در انتخابات پیش رو می انجامد و نتیجه ای جز عدم شرکت فعال در انتخابات در پی ندارد.ضمن آنکه بخشی از این مخالفت ها در مجاورت بسیار نزدیک با یکدیگر نیز قرار دارند. اگر هم نوع مخالفت ها متفاوت به نظر می رسد اما وجه مشترک همه این مخالفت ها یکی است :عدم شرکت در انتخابات و عدم حضور خاتمی. اما این مخالفتها را باید دید و شنید و به هر یک پاسخ در خور و قانع کننده داد.در غیر اینصورت همان طور که در مقدمه آمدبه نظر می آید با توجه به قوت رسانه ای این مخالفت ها در مقایسه به اصلاح طلبان مشکلات جدی پیش روی آنان خواهد بود. مقدم برهرپاسخی ذکر این نکته ضروری است که بخش عمده ای از مخالفت ها و دلایل برشمرده شده را می توان به عنوان تردیدهای اصلی خاتمی نیز برشمرد .او به درستی می داند که در صورت عدم تغییر شرایط و رویکردهای حاکم برکشور حضور او نه تنها منجر به تغییر وضعیت موجود نخواهد بود بلکه زمینه سرخوردگی و ضعف مضاعف برای کنشگران جنبش اصلاح طلبی را نیز فراهم خواهد آورد و مدافعین شرکت او در انتخابات نیز خود به این موانع واقفند و سعی دارند تا در فرصت باقی مانده تا انتخابات در رفع این موانع بکوشند. 1-پاسخ گروه اول روشن است .اصلاح طلبان به عنوان بخشی از جنبش مدنی ایران از تلاش برای تداوم اصلاحات فرو گذار نخواهند کرد چرا که نه معتقد به براندازی هستند و نه نگاهی به خارج از مرزهای ایران دوخته اند اعتقاد آن ها استفاده از همه ظرفیت های موجود در ساختار حقیقی و حقوقی ایران است .با این تحلیل فرصت انتخایات فرصتی بی بدیل می نماید که باید ار آن بیشترین بهره را برای پیگیری اهداف اصاح طلبانه برد. 2- .دغدغه گروه دوم اما دغدغه خاتمی نیز هست .آنچه مسلم است خاتمی تا تغییری در رویکردها مشاهده نکند در صحنه انتخابات حاضر نخواهد شد.شاید یکی از دلایل عمده تردید خاتمی ناشی از همین دغدغه باشد. 3-گروه سوم اما موافق حضور در انتخابات با گزینه ای غیر از خاتمی هستند .اما در پاسخ به این گروه باید گفت تمرکز بر کاندیدایی ناشناخته برای توده مردم نه تنها به پیروزی در انتخابات نخواهد انجامید بلکه چنانچه اصلاح طلبان همه ظرفیتهای اجتماعی خود را بکار گیرند با توجه به محرومیت ها و نابرابری های رسانه ای و منابع بیشماری که در اختیار رقیب است شانس بسیار اندکی در انتخابات پیش رو دارند.تاکید برخاتمی به دلیل ویژگی های منحصر به فردی است که فقط و فقط نزد خاتمی است.خاتمی چهره ای شناخته شده محبوب و دوست داشتنی نزد همه طبقات ایران است و در صورت حضور او در انتخابات ظرفیت های بالقوه او در این رقابت نابرابر پیروزی او را محتمل تر خواهد کرد.ضمن آنکه پس از 8 سال مدیریت یکدست اصولگرایان در کشور و مقایسه عملکرد دولت اصولگرا و اصلاح طلب شانس پیروزی خاتمی را در انتخابات دو چندان شده است 4-استدلال گروه چهارم اما بیشتر از جانب رقبای انتخاباتی او مطرح می شودبه نظر می آید این گروه بیشترین ترجیحشان نیامدن خاتمی است آنها خود می دانند در صورت حضور خاتمی شانسی برای پیروزی در انتخابات ندارند. 5-اما استدلال گروه پنجم نیز از مدت ها قبل توسط بسیاری از اصلاح طلبان بویژه آقای خاتمی مطرح شده است .این هم بخشی از تغییر رویکرد هاست که مورد اشاره خاتمی نیز هست .اما از نظر دور نداشته باشیم مهم ترین مسئله در شرایط کنونی نجات کشور است .این نکته داز جانب بسیاری از زندانیان نیز مطرح شده است و در خصوص محصورین نیز بدلیل عدم دسترسی تا کنون اعلام موضعی صورت نگرفته است .بطور قطع چنانچه قرار باشد انتخابات پیش رو به جشن ملی و حماسه سیاسی تبدیل شود تحقق این خواست شاخص ترین مولفه آن خواهد بود.اما از ان جاکه انتخابات بهترین فرصت برای طرح مطالبات است نباید با ترسیم وضعیتی که چشم اندازی برای ان به چشم نمی خورد این فرصت مغتنم را به تهدید تبدیل کرد .سیاست ورزی عالمانه به ویزه در کشوری با اقتضائات کشور ما ایجاب می کند حتبا ی الامکان انتخابات را به یک فرصت تبدیل کرد و نه تهدید.در واقع اصلاح طلبان با یک تلاش دو سویه از یک طرف باید تلاش در متقاعد کردن خاتمی و از سوی دیگر با چانه زنی و طرح مطالبات فضای موجود را به سمت هر چه مطلوب شدن به پیش ببرند. 6-تلاش گروه ششم اما در یک رقابت انتخاباتی صرف قابل تعریف است .اتفاق جدیدی نیافتاده است .یادمان نرفته در انتخابات گذشته بخشی از نیروهای افراطی که توان رقابت سالم و قانونی و آزاد را در خود نمی دیدند و حیات و بقایشان در دامن زدن به رادیکالیسم بوده از ابتدای ورود اصلاح طلبان با خط و نشان کشیدن و تهدید سعی در پا پس کشیدن اصلاح طلبان در هر انتخاباتی را داشته اند و حال که اصلاح طلبان با صرف هزینه های هنگفت برای آنا ن از قدرت خارج شده اند بهترین حالت برای انان اینست که اصلاح طلبان مرعوب شده و هیچ تلاشی برای حضور در قدرت از خود بروز ندهند.این گروه بدون توجه به منافع ملی حیات و بقای خود را در تقویت رادیکالیسم در حاکمیت و حذف غیر خودی می دانند و در چنین شرایطی هر گونه رفتار و عملکردی با این هدف قابل توجیه و ممکن می نماید.اما انتخابات حق اصلاح طلبان به عنوان بخش تاثیر گذار در جریان های سیاسی موجود است و از همه ظرفیت های موجود در ساختار حقیقی و حقوقی برای ستاندن این حق استفاده خواهند کرد. 7- اما سلامت انتخابات پیش رو دغدغه بخش عمده ای از مخالفین است این گروه نه تنها با حضور خاتمی به این دلیل مخالفند بلکه اساسا با حضور اصلاح طلبان در نازل ترین سطح نیز مخالفند.هر چند پاسخ روشنی برای این پرسش نمی توان ارائه نمود اما شاید مهمترین دلیل که رافع این دغدغه است را بتوان در آرایش سیاسی جناحهای موجود در انتخابات پیش رو تعریف کرد .البته برای هر نوع ریسکی نیز باید نسبت هزینه و فایده نسبتی معنی دار باشد. 8-اما گروه آخر که با انتخابات و به ویزه حضور خاتمی مخالفند ساختار موجود را مناسب برای حضور خاتمی نمی بینند زیرا براین باورند که هر تلاشی در ساختار موجود برای پیگیری اصلاحات دولت محور تلاشی بیهوده است .بنابر این باور باید به زمینه سازی برای اصلاحات جامعه محور پرداخت تا با فربه شدن جامعه مدنی بتوان از یک سو قدرت چانه زنی از پایین را افزایش داد و از سوی به تقویت و سازماندهی تشکیلات سیاسی و تاثیر گذار پرداخت.به نظر می آید این استدلال در شرایط فعلی استدلالی واقع بینانه باشد .اما اشکال کار اینجاست که این با شرایط فعلی کشور ما تطبیق پیدا نمی کند .شاید بتوان چنین استدلالی را برای کشورهای در حال توسعه قابل قبول دانست اما در کشوری با ویژگیهای جهان سوم که کمترین زمینه ها برای ساختن جامعه مدنی مهیا است در صورتی که دولت مستقر با چنین رویکردی اساسا مخالف باشد با چه امکانی به جامعه مدنی فربه و احزاب قدرتمند دست خواهیم یافت .واقعیت آنست که در شرایط کنونی ایران تا اطلاع ثانوی هر تلاشی برای اصلاحات جامعه محور از صندوق رای می گذرد.نمی توان در شرایط فقدان دولتی که حداقل ها را برای اصلاحات جامعه محور قائل نیست به تحقق این هدف دست یافت.با در نظر گرفتن این نکته انتخابات خود بهترین بستر برای زمینه سازی این امر است . بطور قطع بخشی از پاسخ های گفته شده خود پرسش های دیگری را نیز به همراه خواهد داشت .اما شاید اصلی ترین کار طرح صورت مسئله باشد .براستی تا صورت مسئله بدرستی تشریح و تبیین نشود هر پاسخی به بیراهه رفتن و خطاست.. . . . . .تلا .